درک دوستی‌ها، دعواها و دشمنی‌های دختران: رویکردی کاربردی به قلدری دختران

تحریم یا تغییر نگرش؟

در مقابله با قلدری، بعید است صرف به چالش کشیدن مقصر، مؤثر باشد. توبیخ‌ها، تحریم‌ها و تنبیه‌ها، به تنهایی، رفتار نامطلوب را ریشه‌کن نمی‌کنند. تکیه بر این رویکرد، هم از نظر زمان و هم پول، پرهزینه است و استفاده ناکارآمد از هر دو منبع است. تنبیه، به این معنی است که کسی باید بر مجرم نظارت کند زیرا ممکن است فرصت‌هایی برای تکرار حمله باقی بماند. بدیهی است که حتی تحریم‌های شدید نیز همۀ رفتارهای نامطلوب را از بین نمی‌برد؛ زندان‌های ما قرن‌ها پر بوده، اما نرخ تکرار جرم همچنان بالا است. ما باید از این رویکردها، فقط به عنوان آخرین راه‌حل استفاده کنیم. طیفی از رویکردها برای مقابله با قلدری، همانطور که در زیر آورده شده، در دسترس است تا موجه نباشد که با راهبردهای کم‌اهمیت شروع کنیم، و تنها زمانی که ضروری باشد، به سمت تحریم و تنبیه حرکت کنیم.

نقش و اقدام مناسبی برای قربانیان، قلدرها و ناظران، مدارس، خانواده‌ها و جمع‌ها در رسیدگی به این مشکل وجود دارد. کنار ایستادن و کاری نکردن می‌تواند قلدری را تشویق کند. رسانه‌ها و تجارت خرده‌فروشی باید در قبال ترویج نگرش‌های غیرقابل قبول در بین جوانان و شکل دادن به فرهنگی که قلدری در آن رشد می‌کند، پاسخگو باشند. حتی جوانانی که در ظاهر کمترین اثرپذیری را از محیط بیرون خودشان دارند، نیز مخفیانه به دنبال راهنمایی هستند و نگرش‌ها و آداب و رسوم اجتماعی خود را شکل می‌دهند، که آنها را در معرض استثمار قرار می‌دهد. شاهدان قلدری اغلب احساس عصبانیت، پریشانی، سردرگمی و درماندگی می‌کنند. باید به آنها دستورالعمل‌های روشنی در مورد نحوۀ واکنش دادن بدهیم تا عملاً نقش غیرمستقیم در آن قلدری ایفا نکنند.

رویکردهای مدرسه‌محور[1]

تحقیقات نشان داده مداخلۀ مدارس برای مقابله با قلدری، می‌تواند موثر باشد. در زیر خلاصه‌ای از یافته‌های جمع‌آوری شده از مقالات و کتاب‌ها آورده شده است[2]:

1. به دلایل مختلف، مداخلات در مدارس ابتدایی موثرتر از دبیرستان بوده است. با این حال، تمام مدارسی که راهبردهای پیشگیرانه و محافظتی را اجرا کردند، بهتر از گروه کنترل عمل کردند.

2. موفقیت، به کمیت و کیفیت مشارکت بزرگسالان بستگی دارد.

3. رویکرد مدرسه‌محور و سیاست مدرسه[3] مهم‌اند، اما این اصطلاحات می‌توانند مبهم باشند. اثربخشی آنها به جزئیات اجرا بستگی دارد.

4. مدیریت کلاس عامل مهمی است. عناصر مهم عبارت هستند از: جو کلاس درس، قوانین کلاس در برابر قلدری، نشست‌های کلاسی، فعالیت‌های کلاسی و برنامۀدرسی.

5. مشارکت دانش‌آموزان و مداخلات همسالان، به‌عنوان عوامل موثر ذکر شده‌اند.

6. مشارکت کارکنان شامل این موارد بوده است: گروه‌های بحث، درک اهمیت مقابله با قلدری، اجماع در مورد آنچه نیاز به تغییر دارد، هماهنگی پاسخ‌ها، در دسترس بودن اطلاعات، و توسعۀ حرفه‌ای مستمر با مشارکت کارشناسان.

7. نظارت بر مراقبت‌های زمان استراحت، هوشیاری کادر، مداخله در قلدری‌های زمین بازی، طراحی مجدد حیاط مدرسه.

8. ملاقات با والدین قربانیان، قلدرها و سایر کودکان، و آگاهی آنها و مشارکت‌شان در برنامه موثر بود.

9. گفتگوها و برنامه‌های مداخله فردی برای قلدرها و قربانیان، از جمله یک برنامه انضباطی برای قلدرها، موثر بود.

موارد فوق نشان می‌دهد که باید به جای واکنش ساده به رویدادها، بر جلوگیری از قلدری تأکید شود. هدف باید ایجاد اخلاق مناسب و مدرسه‌ای با سواد عاطفی باشد. در زیر طیف وسیعی از رویه‌ها و اقداماتی ارائه شده که والدین و مدارس باید برای مقابله با قلدری داشته باشند. اینها بستری را تشکیل می‌دهند که می‌توان بر اساس آنها و با در نظر گرفتن تفاوت‌های جنسیتی، مداخلات را شروع کرد. با این حال، بیشتر این برنامه‌ها و راهبردها برای کار با پسران هم قابل استفاده هستند.

رویکردهای کوتاه‌مدت

1. ضروری است که قربانی احساس امنیت کند. اطمینان حاصل کنید که او می‌داند باید تلاش قاطعانه‌ای برای متوقف کردن قلدری انجام شود. در صورت لزوم، یک جلسه شورایی انضباطی تشکیل دهید.

2. همه دانش‌آموزان باید به یکی از کارکنان دسترسی داشته باشند که بتوانند به راحتی در مورد مسائل شخصی با او صحبت کنند. هر دانش‌آموز باید در صورت نگرانی انتخاب کند که به چه کسی مراجعه کند.

3. تا هنگام آماده‌سازی پاسخ فوری برای یک قربانی، مدرسه از راهبردهایی که قبلاً ارائه شد، استفاده کند.

رویکردهای میان‌مدت

پیمایش

یک نظرسنجی بدون نام می‌تواند نشان دهد کدام دانش‌آموزان در مدرسه با نوعی قلدری مواجه شده‌اند. از پرسشنامه‌های دورۀ ابتدایی و متوسطه بیساک[4] می‌توانید استفاده کنید.

حمایت از دانش‌آموزان جوان‌تر

برای دانش‌آموزان بزرگتر می‌تواند مفید باشد که براساس آنچه به آنها کمک کرده، یک کتابچه توصیه یا یک فیلم کوتاه، برای دانش‌آموزان جوان‌تر تهیه کنند.

هنر

دختران از کار با هم لذت می‌برند اما بزرگسالان هم باید تعاملات اجتماعی آنها را به دقت زیر نظر داشته باشند. در یک گروه بحث، به دختران تکه‌های کاغذ بریده شده به اندازه و شکل برگ بدهید. از آنها بخواهید یک طرف کاغذ را به گونه‌ای نقاشی کنند که شبیه برگ باشد. دختران با قلم‌های رنگی برخی از اعمال قلدری، کلمات و عباراتی را که در گذشته دریافت کرده‌، استفاده نموده یا شاهد آن بوده‌اند، روی پشت برگ خود بنویسند. بدون اینکه دیگران آنچه را که نوشته شده، ببیند، هر دختر برگ خود را روی یک کلاژ دیواری بچسباند تا نشان‌دهندۀ از بین بردن این رفتارهای قلدری باشد.

از قربانیان بخواهید تمام چیزهای خوبی را که در مورد خود احساس می‌کنند روی تابلو[5] بکشند یا بنویسند. اگر دیگران داوطلب شوند این کار را برای آنها انجام دهند، تمرین قدرتمندی است. آنها می‌توانند دانش‌آموزی را که روی زمین دراز کشیده بکشند و طرح کلی را با واژه‌ها پر کنند. این نظرات را می‌توان روی یک تی‌شرت چاپ کرد.

نمایش

بسیاری از دختران از نمایش لذت می‌برند. آنها می‌توانند نمایشی را برای ارائه به دانش‌آموزان جوان‌تر آماده کنند. برخی ممکن است ترجیح دهند برای نمایش، لباس تولید کنند.

الگو بودن دانش‌آموزان بزرگتر

دانش‌آموزان بزرگتر مدرسه یا کالج تحصیلات تکمیلی محلی می‌توانند با گروه‌های کوچکی از دختران، در یک پروژه کار کنند؛ به عنوان مثال، در یک پروژۀ هنری برای مدرسه یا جامعه. اگر این برنامه، در طول چند هفته، به صورت هفتگی، انجام شود، موثرتر است. دانش‌آموزان بزرگتر هنگام کار با دانش‌آموزان، رفتارهایی مانند مذاکره، میانجیگری، همدلی و تحسین را مدل می‌کنند. آنها می‌توانند دانش‌آموزان آسیب‌پذیرتر را به رسمیت بشناسند و به آنها احترام بگذارند. دختران فکر می‌کنند محصول نهایی، دلیل گروه‌های کاری است. فقط دانش‌آموزان بزرگتر می‌دانند که منطق کار، بهبود رفتار اجتماعی دختران است.

حل تعارض

بسیاری از دختران فقط می‌خواهند کسی حرف و توضیح آنها از نزاع را بشنود، وگرنه بحث منطقی در مورد مشکل را برای آنها غیرممکن می‌کند. فرد میانجی اطمینان حاصل می‌کند که به هر دو طرف داستان، دادرسی برابر و بی‌طرفانه می‌شود. ممکن است همین کار برای دختران کافی باشد تا دوستی خود را از سر بگیرند. میانجیگری تکنیکی نیست که یک قربانی آسیب‌پذیر بتواند در صورت مواجهه با یک قلدر قدرتمند استفاده کند. هر دو طرف دعوا باید در مورد تلاش برای میانجیگری احساس راحتی کنند. مدارس ابتدایی و همچنین مدارس متوسطه دارای میانجی‌های دانش‌آموزی موثری هستند.

رویکردهای بلندمدت

مؤثر است که مدرسه یک روز آموزشی در مورد قلدری داشته باشد؛ شامل کارگاه‌های آموزشی مختلف برای کارکنان. معلمان می‌توانند حوزۀ مورد علاقۀ خودشان خارج از نقش معمولی که در مدرسه دارند را انتخاب کنند و یک روز را برای گروهی از دانش‌آموزان که در اطراف آنها هستند انتخاب و مثلاً به عنوان معلم ریاضی به دانش‌آموزان کمک کند تا یک نمایش‌نامه بسازند.

ایجاد مهارت‌های دوستی

یک شبکۀ دوستی حمایتی قوی، قدرتمندترین عامل محافظت است. کسانی که دوستی ندارند، اغلب احساس طرد شدن و تنهایی می‌کنند و به سرعت اعتماد‌به‌نفس و عزت‌نفس خود را از دست می‌دهند. گروه همسالان ممکن است طرد فعال را در برابر کودک بی‌فکر اعمال کنند. برنامه هایی مانند «حلقۀ دوستان»[6]، می‌توانند برای گروهی از کودکانی که احساس انزوا و طرد شدن دارند، آگاهی گروهی ایجاد کنند. ممکن است کادر مدرسه بتوانند با شناسایی دانش‌آموزانی که علایق مشابه دارند، به ایجاد شبکه‌های دوستی، داخلی یا خارج از مدرسه، کمک کنند.

ایجاد اعتماد به نفس، عزت‌نفس و ابراز وجود

پس از گم شدن، بازگرداندن اعتماد به نفس و عزت‌نفس دشوار است. بهترین پاسخ این است که هر گونه رفتار دفاعی را نادیده بگیرید و یک برنامه عملی را آغاز کنید و تا حد امکان در مورد قلدری کمتر بحث کنید. این امکان برای جوانان وجود دارد که با آموزش به دیگران، خودشان هم یاد بگیرند. به عنوان مثال، دختران می‌توانند در کنار متخصصان و والدین، به یک گروه کودکان نوپا کمک کنند. بسیاری از حامیان همسالان، یادگیری را به این دلیل آغاز کردند که خودشان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و می‌خواستند به دیگران کمک کنند. بررسی اینکه حامیان همسال با نقش خود راحت هستند، ضروری است. اگر تمرکز بر روی کار باشد تا رفتار اجتماعی، این دانش‌آموزان اغلب اعتماد به نفس پیدا می‌کنند.

ممکن است یک دانش‌آموز آسیب‌پذیر، در گروهی مبتنی بر بزرگسالان، بهترین پیشرفت را داشته باشد. سپس به تدریج در گروه‌های همسالان کنترل شده توسط بزرگسالان وارد شود. در نهایت نیز می‌تواند در گروه‌ها و رویدادهایی که همسالان، بدون نظارت بزرگسالان هستند، کار کند.

کار با قلدرها در مدرسه

هدف این است که اقدامات قلدری را با طیفی از پاسخ‌ها مطابقت دهید، که از یک پاسخ کم اهمیت شروع می‌شود. ما باید به هر کودکی فرصتی برای تغییر بدهیم.

مرحلۀ اول: افزایش آگاهی

  • آگاهی از تأثیر عملی که انجام داده‌اند، می‌تواند در تغییر رفتار بسیاری از کودکان قلدر موثر باشد؛ چون نوجوانان به راحتی رهبری را با تسلط اشتباه می‌گیرند. از بحث‌های کم اهمیت برای برجسته کردن تفاوت رفتار از روی رهبری و تسلط استفاده کنید.
  • بسیاری از قلدرها مهارت‌های ارتباطی و رهبری عالی دارند. آنها را تشویق کنید از این مهارت‌ها به شیوه‌ای مثبت استفاده کنند. فرصتی برای آنها مهیا کنید تا جلسات مربیگری برخی برنامه‌های درسی یا مهارت‌های بازی را به عهده بگیرند. آنها می‌توانند گروه‌هایی را بر اساس سرگرمی، فعالیت اجتماعی یا باشگاه‌های ناهار راه‌اندازی کنند. آنها باید با دانش‌آموزان بزرگتری که الگوی رفتاری خوبی هستند، کار کنند.
  • رفتارهای پرخاشگرانه غیرمستقیم غالباً شامل صحبت در مورد دیگران و حذف همسالان از گروه است. وقتی از دختران پرسیدند که چرا قلدری می‌کنند، کسالت را مقصر معرفی کردند.[7] اذیت و تمسخر کردن دیگران، راهی لذت‌بخش برای گذراندن زمان بود. سازماندهی بازی‌ها، باشگاه‌ها و سایر فعالیت‌ها ممکن است کمک کند. البته ممکن است این یک بهانه باشد و نه پاسخی دقیق.
  • برخی از نوجوانان مجموعه کاملی از رفتارهای اجتماعی ندارند. آنها مهارت‌های مبادله، همدلی، مذاکره و عمل متقابل را یاد نگرفته‌اند. در خشم یا ناامیدی، به پاسخ‌های مطالبه‌گرانه، سلطه‌جویانه و قهری روی می‌آورند. به‌طور خلاصه، آنها نگرش خودمحور دارند و فقط دیدگاه و نیازهای خود را می‌بینند. یک سیستم عدالت ترمیمی[8] در بسیاری از نقاط جهان، به صورت بسیار موثر، مورد استفاده قرار می‌گیرد. این فرآیند به مجرم اجازه می‌دهد تا قربانی را در یک محیط امن ملاقات کند؛ از تأثیر حملۀ خودش بشنود و جبران خسارت کند. این سیستم یک روش موثر برای مقابله با قلدری در جامعه است.

نقش گروه همسال

از آنجایی که قلدری از چشمان بزرگسالان پنهان است، قدرتمندترین راه برای تغییر، کار با گروه همسالان است. خود نوجوانان، چشم، گوش و دانش مدرسه هستند. آنها می‌دانند که در برنامۀدرسی فرعی اجتماعی که توسط خودشان سازماندهی شده، چه اتفاقی دارد می‌افتد؛ که برای هر دانش‌آموز، مهمتر از تمام برنامه‌های درسی رسمی مدرسه است. راه‌های زیادی وجود دارد که گروه همسالان می‌توانند به قلدری رسیدگی کنند:

  • نامه‌ای از خانه به مدرسه ارسال کند و به کادر مدرسه، در مورد قلدری که شاهد آن بوده‌اند، هشدار دهند.
  • یک جعبه قلدر در مدرسه راه‌اندازی کنید. دانش‌آموزان یادداشت‌هایی را برای هشدار به کارکنان ارسال کنند.
  • آنها می‌توانند دختری را به بهانۀ اینکه به‌نظر می‌رسد در گروه دچار مشکل شود، از گروه دور نگه دارند.
  • قلدرها، تماشاگر را دوست دارند؛ کسانی که کنار ایستاده‌اند، حتی ناظران خاموش، به آتش نزاع دامن می‌زنند. آنها در سکوت، اجازۀ ادامه قلدری را می‌دهند. آنها باید دور شوند و کمک بخواهند.

اثر موجی قلدری

موثرترین استراتژی این است که کل گروه همسالان به قلدرها بگویند که دیگران رفتار آنها را غیرقابل قبول می‌دانند. برخی از کسانی که قلدری می‌کنند ممکن است به دلیل شوخ‌طبعی، در بین گروه محبوب باشند، اما ممکن است این کار به قیمت ناراحتی دانش‌آموز دیگر باشد. اگر ایمن باشد، شاهدان باید قلدرها را به چالش بکشند. اگر امکان‌پذیر نیست، باید کنار بروند. ماندن و تماشا کردن، حتی اگر از قلدری ناراحت یا عصبانی باشند، به قلدرها مخاطبی می‌دهد که انگار مهر تاییدی بر اقدامات آنها است.

نظام‌های حمایت همسال

مدارس به‌طور فزاینده‌ای از سیستم‌های پشتیبانی همسالان[9]، به عنوان محور سیاست‌های ضد قلدری خود استفاده می‌کنند. این امکان وجود دارد که یک مدرسه، در هر زمان، بیش از یک سیستم داشته باشد و از هر کدام، به روش متفاوتی برای رسیدگی به موضوع قلدری استفاده کرد. هر سیستم پشتیبانی همسال باید با احتیاط اجرا شود. چنین طرح‌هایی از با ارزش‌ترین و موثرترین راه‌های مقابله با قلدری هستند؛ با این حال، معرفی یک طرح بدون آماده‌سازی و پیگیری دقیق، می‌تواند خطرناک باشد. حامیان همسال باید به درستی آموزش ببینند. پس از آموزش، باید با نظارت منظم بزرگسالان با کیفیت بالا، از بین معلمانی که در روش‌های حمایت از همسالان آموزش دیده‌اند، حمایت شوند. سیستم‌های پشتیبانی همسالان که آموزش ندیده و پشتیبانی نشده‌اند، می‌توانند افراد آسیب‌پذیر را در معرض خطر قرار دهند.

مرحلۀ 2: از بازی سرزنش اجتناب کنید.

  • اگر بحث با قلدرها نتواند تغییر ایجاد کند، می‌توان رویکردهای کم‌اهمیت ولی ساختارمندتری مانند رویکرد بدون سرزنش[10] یا روش نگرانی مشترک[11] را در نظر گرفت.
  • برخی کودکان از قلدری به عنوان راهی برای دوست‌یابی استفاده می‌کنند. استراتژی حلقه دوستان[12] می‌تواند مفید باشد اگر قلدر به دلیل احساس طرد شدن یا انزوا، این کار را کرده باشد.

مرحلۀ 3: سواد عاطفی

برخی از کودکان قادر نیستند پاسخ مناسبی به سوالاتی مانند «فکر می‌کنی سارا چه احساسی دارد که کنار گذاشته شده است؟» بدهند. اگر برای در نظر گرفتن احساس یا واکنش دیگران به اعمال خود آموزش ندیده باشند، درکی از همدلی و عمل متقابل نخواهند داشت. استفاده از بازی‌ها، راهی موثر برای تجربۀ نوبت‌گیری، مذاکره و درک احساسات دیگران است. بسیاری از کسانی که «سخنرانی» یک بزرگسال را رد می‌کنند، این مهارت‌ها را در طول بازی‌های رومیزی یا فعالیت‌های مشابه یاد می‌گیرند.

مرحلۀ 4: خدمات تخصصی و تحریم‌ها

تحقیقات نشان داده برخی از کسانی که قلدری می‌کنند پشیمانی کمی دارند و ممکن است از تماشای پریشانی هدف خود لذت ببرند. اگر ما این نگرش را شناسایی و به چالش نکشیم، به این قلدرها اجازه می‌دهیم تا برای نیاز یا ارضای خود، بر افراد آسیب‌پذیرتر تسلط داشته باشند. آنها هیچ دلیلی برای تغییر نمی‌بینند و به حفظ این باور در زندگی بزرگسالی خود نیز ادامه می‌دهند. کسانی که اختلالات رفتاری یا شخصیتی جدی دارند، به حمایت خدمات روانشناسی تربیتی، تیم پشتیبانی رفتار یا خدمات بهداشت روان نوجوانان نیاز دارند.

دختران چالش‌برانگیز

برخی دختران نوجوان، از نمایش عمومی پرخاشگری خود نسبت به دیگران، لذت می‌برند. این بدان معناست که تحریم‌های در منظر عموم می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد. بسیاری از دختران بسیار پرخاشگر، از مشکلات سلامت روان مانند احساس بیگانگی، فقدان، درماندگی و افسردگی رنج می‌برند و به دلیل این احساسات منفی قدرتمند، به رفتارهای چالش برانگیز و انحرافی روی می‌آورند. تحقیقات اکنون نشان می‌دهد بسیاری از آنها توانایی رویارویی با چالش‌ها و دستیابی به آن را دارند؛ مشکل فقط این است که آنها به سادگی نمی‌خواهند به اهدافی که اکثر بزرگسالان برای آنها تعیین می‌کنند، برسند. ضروری است ما از این دختران چه در مدارس و چه در مراقبت‌های تخصصی حمایت کنیم؛ زیرا با توجه به سلامت جسمی و روانی آنها، پیش‌بینی جایگاهشان در جامعه و فرزندپروری آینده آنها بدبینانه است.

رویکردهای پیشنهادی برای دختران درگیر باندهای تبهکار

  • ابتدا از برخورد با رهبر باند خودداری کنید.
  • به کسانی که در حاشیه هستند نزدیک شوید.
  • حمایت و عرضه هر چیزی را که از باند دریافت می‌کنند، مانند مواد مخدر، پول یا هیجان، قطع کنید.
  • تا آنجا که ممکن است با انتخاب‌ها و تصمیمات آنها همراه باشید و در صورت لزوم آنها را اصلاح کنید.
  • از نزدیک شدن آنها به رفتارهای مناسب حمایت کنید.
  • پاداش‌های به دست آمده از حضور در باند را شناسایی کنید و در صورت امکان با اهداف و پاداش‌های مناسب‌تر جایگزین کنید.
  • در صورت امکان، قلمرو آنها را تجزیه کنید.
  • به پلیس در مورد بزرگسالانی که دختران را مسکن می‌دهند، اطلاع دهید.
  • پویایی گروه را شناسایی کنید: رهبر، دستیاران، تقویت‌کننده‌ها و پیروان
  • مهارت‌های تاب‌آوری مانند مقابله با فشار همسالان و بزرگسالان، کنترل پرخاشگری، شناخت تکنیک‌های دستکاری و سلطه را تشویق کنید.
  • مهارت‌های ملموس و مورد توجه مانند رانندگی، مهارت‌های کامپیوتری، مهارت‌های ارائه و... را پرورش دهید.
  • می‌توان در صورت امکان، محتوا و سبک برنامۀدرسی را اصلاح کرد تا رویکردی انعطاف‌پذیر، نوآورانه، حمایتی و مدارا را در بر بگیرد و به نیازهای واقعی اختصاص یابد.
  • در صورت لزوم باید با حمایت خدمات خارجی، مسئولیت والدین در این زمینه تقویت شود.

اگر دختر فرار می‌کند، باید به این موضوع رسیدگی شود؛ زیرا او خود را در معرض خطر قرار می‌دهد. مزایای خارج شدن از مدرسه، باید با مزایای به دست آمده از حضور، مطابقت داشته باشد و جایگزین شود. ممکن است در صورت حضور فراری، به همۀ کلاس پاداش داده شود؛ به دیگران برای تشویقش و ارائه دوستی و حمایت از او پاداش داده شود. این کار باعث می‌شود وقتی می‌بینند کسی به خاطر حضور در مدرسه پاداش می‌گیرد، احساس رنجش نکنند. دخترانی که فرار می‌کنند اغلب دچار مشکل و در معرض خطر زیادی هستند و بنابراین تا حد امکان باید حمایت دریافت کنند.

برنامه‌های والدین - دانش‌‌آموزان

یکی از راه‌های کمک به دختران برای ایجاد رفتار اجتماعی مناسب، تشویق آنها به شرکت در برنامۀ جلسات هفتگی با والدین خود است، اگرچه معمولاً این مادر است که در آن شرکت می‌کند. یک برنامه عملی برای شش جلسه یک ساعته در هفته به مدت شش هفته اجرا می‌شود. از آنجایی که این دختران اغلب غیبت می‌کنند و مدیریت آنها در کلاس دشوار است، معمولاً می‌توان جلسات را در زمان مدرسه برگزار کرد. متخصصان خارج از مدرسه که با دختران درگیرند، ممکن است به برگزاری جلسات کمک کنند. می‌توان برنامه‌ای مانند زیر برای پرورش سواد عاطفی تهیه کرد. این برنامه می‌تواند شامل نمایش، ایفای نقش، بحث و تکنیک‌های میانجیگری باشد. این برنامه باعث ایجاد تغییر در دختران محروم از مدرسه و کسانی شده که با سیستم قضایی نوجوانان درگیر هستند.

برنامه‌ای برای رشد سواد عاطفی

مهارت‌های عاطفی

  • شناسایی و برچسب‌گذاری احساسات
  • ابراز احساسات
  • ارزیابی شدت احساسات
  • مدیریت احساسات
  • به‌تأخیر انداختن رضایت
  • کنترل تکانه‌ها
  • کاهش استرس
  • تمایز بین احساسات و اعمال

مهارت‌های شناختی

  • گفتگوی درونی با خود
  • خودآگاهی
  • خواندن و تفسیر نشانه‌های اجتماعی
  • درک هنجارهای رفتاری
  • درک دیدگاه دیگران
  • حل مسئله و تصمیم‌گیری

مهارت‌های رفتاری

  • ارتباط غیرکلامی
  • ارتباط کلامی

تحریم‌ها

خود ما هم رفتارهایی را که پاداش داده نمی‌شوند، متوقف می‌کنیم. باید اطمینان حاصل کنیم که قلدرها به هیچ وجه از رفتار خود سود نمی‌برند. در برخی موارد، پلیس محلی یا افسران جامعه ممکن است بخواهند با متجاوزان صحبت کنند. اگر دیگران در معرض خطر هستند، ممکن است لازم باشد یک واحد تخصصی، داخلی یا خارجی مدرسه، خبر شود.

 

[1] Whole School Approaches

[2] Smith, Smith ,2004, “Bullying in Schools: How Successful Can Interventions Be?” Cambridge University Press.

[3] School Policy

[4] Besag, V.E. (1992) We Don’t Have Bullies Here!

[5] flipchart

[6] Newton, C., Taylor, G. and Wilson, D. (1996) Circle of Friends: an inclusive approach to meeting emotional and behavioural needs. Educational Psychology in Practice, 11(4): 41–48.

[7] Owens, L.D., Shute, R. and Slee, P. (2000) Guess what I just heard! Indirect aggression among teenage girls in Australia. Aggressive Behaviour, 6: 67–83.

[8] Restorative justice

[9] peer support systems

[10] Maines, B. and Robinson, G. (1992) The No Blame Approach.

[11] Pikas, A. (1989) The common concern method: for the treatment of mobbing. In E. Roland and E. Munthe (eds) Bullying: An International Perspective.

[12] Newton, C., Taylor, G. and Wilson, D. (1996) Circle of Friends: an inclusive approach to meeting emotional and behavioural needs. Educational Psychology in Practice, 11(4): 41–48.