در سپتامبر 1980 گروهی بین‌المللی از یسوعی و غیر یسوعی[1] در رم گردهم آمدند تا در مورد برخی موضوعات مهم آموزش متوسطۀ مدارس یسوعی گفتگو کنند، چرا که در نقاط مختلف جهان سؤال‌های متعددی در مورد موفقیت و اثرگذاربودن امروز مدارس یسوعی مطرح شده بود مانند: آیا این مدارس می‌توانند در جهت تحقق اهداف متعالی[2] جمعیت یسوعی سودمند باشند؟ آیا می‌توانند پاسخگوی نیازهای امروز مردان و زنان در دنیای فعلی باشند؟ (ICAJE، 1986: 1)

در طی چند روز مباحثات و گفتگوها روشن شد که تربیت یسوعی طبیعتی و سرشتی مخصوص به خود دارد که اگر به صورت ویژه به آن و میراث بدست آمده از تلاش‌های گذشته توجه شود، می‌توان با آیندۀ چالش‌برانگیز به خوبی مواجه شد. چرا که دیدگاه ایگناسیو لویولا به تعلیم و تربیت توانسته چهار قرن در این مدارس تداوم داشته باشد. اگر این دیدگاه متعالی پیراسته و فعال شود و مطابق روش‌های روز به آموزش و پرورش تطبیق شود، محتوایی آماده خواهد شد که می‌تواند راهنمای مواجهه با مشکلات باشد (همان). رئیس وقت جمعیت، پدر پدرو آروپ[3] در اختتامیه نشستی که برگزار شده بود در مورد اهمیت دورۀ تحصیلی متوسطه چنین گفته است:

بعد از سال‌ها معتقد شده‌ام که مدارس ما به خصوص مؤسسات متوسطه توانایی متعالی خاصی دارند. امروز بعد از شنیدن سخنان شما در مورد مشکلات پیش روی ما از درون و بیرون مدارس، عقیده‌ام در مورد اهمیت آموزش و پرورش دورۀ متوسطه از هر روز بیشتر شده است. ... به عنوان یک مشخصۀ اساسی در این دورۀ زمانی آموزگاران به ذهن و قلب دانش‌آموزان نفوذ دارند، زمانی بسیار استثنایی که ارزش‌های انسانی روشن‌شده در تلؤلؤ ایمان مسیحی را به صورت منسجم و عقلانی فرابگیرند. شخصیت آنان هنوز آنچنان شکل نگرفته که در مقابل شکل‌گیری صحیح مخالفت کنند. به خصوص در سنین دورۀ متوسطه است که سازمان و نظام فکری و ذهنی بچه‌ها شکل‌می‌گیرد. در نتیجه این دوره، زمانی است که می‌توانند و باید به ترکیبی موزون از ایمان و فرهنگ مدرن دست یابند (آروپ، 1980).

او سپس ویژگی و مشخصۀ یک مدرسۀ یسوعی و انتظاری که از آن می‌رود را چنین توضیح می‌دهد:

یک مدرسۀ یسوعی باید به راحتی قابل تشخیص باشد. راه‌های بسیاری وجود دارد که می‌توان شبیه مدارس دیگر بود. اما اگر قرار است تعلیم و تربیت ما مطابق دیدگاه ویژۀ ما و با توجه به ویژگی‌های اصلی و موارد پایه‌ای باشد؛ آموزشی که دانش‌آموزان ما دریافت می‌کنند باید آنان را ایگناسی[4] تربیت کند (اگر بتوانم چنین تعبیری بکارببرم). این به معنای تربیت‌یافته‌ای متکبر و یا اشراف‌منش نیست، و نه تفوقی پیچیده. تنها می‌خواهم این نکته را تذکر بدهم که مبادا از راه و اهداف خود فاصله بگیریم. وظیفۀ ما این است که در مدارس‌مان آنچه را معتقدیم خداوند و کلیسا از ما می‌خواهند محقق کنیم (همان).

شاید نتیجۀ اصلی این نشست، قراری بود که گذاشته شد تا گروهی بین‌المللی و دائمی تشکیل شود و به مسائل مدارس متوسطه رسیدگی کند و سعی نماید دیدگاه ایگناتیوس را در تعلیم و تربیت امروز یسوعی تداوم بخشیده، بارز و مشخص کند. بدین ترتیب کمیتۀ بین‌المللی تعالی بخشی مدارس یسوعی (ICAJE)[5] تأسیس شد. اولین نشست خود را در سال 1982 برگزار کرد و پس از چهار سال، متن ویژگی‌های تعلیم و تربیت یسوعی را منتشر کرد (ICAJE، 1986: 2).

در مقدمۀ این منشور، به این مسأله توجه داده شده است که به هنگام صحبت و بررسی تعلیم و تربیت یسوعی باید عوامل اثرگذار بر آن مانند قوانین دولتی، متون و برنامه‌های درسی، هزینه‌های بالای مدارس غیردولتی در برخی کشورها، ملاحظات دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان که در اغلب موارد تنها به فکر موفقیت تحصیلی و قبولی در دانشگاه یا بدست‌آوردن مشاغل مناسب‌اند و ... را در نظر داشت. در این بند توضیح داده می‌شود که مدارس امروز یسوعی می‌تواند مختلط باشد و معلمان، کارکنان و مدیران آن‌ها نیز می‌توانند غیریسوعی نیز باشند. همچنین اشاره می‌کند که تعداد دانش‌آموزان تحت پوشش در حال افزایش است، اما درصد کادر یسوعی در حال کاهش (همان). سپس پنج نکتۀ دیگر را به صورت مجزا برمی‌شمارد:

دوره‌های درسی تحت تأثیر پیشرفت‌های جدید در علوم و تکنولوژی تغییر کرده است و توجه بیشتر به این دروس باعث به حاشیه رانده شدن دروس امانیته که در گذشته مورد توجه بود، گردیده است.

پیشرفت‌های علمی در حوزه‌های روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و تئوری‌ها و عمل آموزش پرورشی بر روی محتوای دوره‌ها، روش‌های تدریس و سیاست‌های مدارس تأثیرگذاشته است.

با تغییر در الهیات کلیسایی (واتیکان II)، نقش غیریسوعیان در مدارس یسوعی پررنگ‌تر شده است.

از آنجا که خدمت به عقیده و ایمان، جزء اهداف یسوعیان است، در دنیایی که تغییرات آن سریع و بی‌وقفه جریان دارد، لازم است که مطابق نیازهای زمان روش‌ها، دیدگاه‌ها و سازماندهی‌های گذشته را به روز کرد. بدین ترتیب هدف امروز آموزش یسوعی شکل‌گیری متربیانی است که «نقش‌های مختلفی»[6] را بر عهده می‌گیرند؛ «مردان و زنانی که به فکر دیگران هستند»[7].

دانش‌آموزان و معلمانی که امروز در مدارس یسوعی هستند از گروه‌های اجتماعی مختلف، فرهنگ‌ها و مذاهب گوناگون و حتی کسانی هستند که ایمان مذهبی مشخصی ندارند. بسیاری از مدارس یسوعی نیز تحت تأثیر چالش‌های پیچیده و قوی محیط‌های آموزشی قرارگرفته‌اند.

این مقدمه پس از برشمردن تغییرات بسیار مدارس یسوعی و شبیه‌شدن به مدارس دیگر، خاطرنشان می‌کند که با این حال تجربۀ زیستۀ ایگناتیوس لویولا و هماهنگی افکار، زندگی شخصی و عملکرد آموزشی او، روحیه‌ای است که همواره در مدارس یسوعی بازتاب دارد؛ مشخصۀ مدارس یسوعی از دیگران است و اگر چه خصوصیات این مدارس از کشوری به کشور دیگر و از مدرسه‌ای به مدرسۀ دیگر تغییر کند اما این روحانیت در همۀ مدارس وجود دارد (همان، 3). کُلوِنباخ[8] به عنوان رئیس جمعیت یسوعی، این منشور را چنین معرفی و ابلاغ می‌کند:

در چهارصدمین سال تألیف اولین شیوه‌نامۀ آموزش مفتخر و خوشحالم که محصول کمیتۀ بین‌المللی تعالی تعلیم و تربیت یسوعی و تألیف «ویژگی‌های تعلیم و تربیت یسوعی» را تقدیم کنم. این متن برای تمام یسوعیان و غیریسوعیانی است از مذاهب دیگر که در این تعالی‌بخشی، به ویژه در امر آموزش و پرورش با ما همکاری می‌کنند. این متن که ویژگی‌های تعلیم و تربیت یسوعی را فهرست می‌کند، یک شیوه‌نامۀ آموزش جدید نیست. اما همانطور که در اواخر قرن 16، شیوه‌نامۀ آموزش، راهنما بوده این متن نیز [در اواخر قرن 20] می‌تواند دورنما و اهداف عمومی ما را نشان بدهد و استانداردی باشد که خود را با آن بسنجیم (کلونباخ، 1986).

وی در ادامه، برخی از موانع کار مدارس یسوعی را بحران‌های دولتی، قید و بندهای حکومتی، فشارهای اقتصادی و به خصوص کمبود نیرو می‌داند و آن را تهدیدی برای آیندۀ فعالیت مدارس جمعیت در برخی کشورها معرفی می‌کند. اما اظهار امیدواری می‌کند که در بسیاری نقاط دیگر جهان، شواهد تجدید و رونق مدارس دیده می‌شود (همان).

نکتۀ برجستۀ دیگر بیانیه در مورد انتشار و پراکندن آن تا سر حد امکان است، تا آنجا که توصیه می‌کند هر معلمی یسوعی و غیریسوعی نسخه‌ای از آن را داشته باشد و خلاصه‌ای گیرا و خواندنی از آن در اختیار تمام دانش‌آموزان و والدین آنها قرار بگیرد (همان). ایشان همچنین مؤکداً تذکر می‌دهد که این متن باید توسط همۀ افراد دلسوز و دست‌اندرکار اجرا و آزموده و نتایج در اختیار کمیته مذکور قرار بگیرد (همان).

نتیجۀ این درخواست عمومی برای ارائۀ راهکارهای عملی، جزوه‌ای است تحت عنوان «تربیت ایگناسی: رویکرد عملی»[9]، که در سال 1993 منتشر شده است (کلونباخ، 1993). کلونباخ در معرفی این جزوه می‌نویسد:

از هفت سال پیش که جزوۀ ویژگی‌های تعلیم و تربیت یسوعی منتشر شد، بسیاری از افرادی که در سراسر جهان در مدارس یسوعی فعالیت می‌کنند مراتب سپاسگزاری خود را اعلام کرده‌اند. این منشور به طور یکسان برای مربیان یسوعی و غیریسوعی دیدگاهی نو، به روز و همچنان پایبند به روح ایگناتیوس مهیا کرده‌است. علاوه بر این، «ویژگی‌ها» اهداف و معیارهای عینی برای تمام مدارس و دانشگاه‌ها مهیا کرده است که خود را با آن بسنجند.

از آنجا که «ویژگی‌ها»، بیانی جدید و امروزی از اهداف و ایده‌آل تربیت یسوعی است، در چند سال گذشته بسیاری از یسوعیان و همکاران آنان درخواست کرده‌اند که این منشور به زبان عمل ترجمه شود. سؤالی که مکرر پرسیده شده این است که چگونه این ارزش‌ها، اصول و رهنمون‌ها را در کلاس‌های درس پیاده کنیم؟ چگونه می‌توانیم در عمل این اهداف را محقق کنیم؟ چگونه می‌توانیم معنویت موجود در «ویژگی‌ها» را در جزئیات عملی زندگی روزمرۀ خود وارد کنیم؟ (همان)

در مقدمۀ متن نیز چنین آمده است:

انتشار ویژگی‌های تعلیم و تربیت یسوعی در سال 1986 باعث برانگیختن علاقه‌ای مجدد به تعلیم و تربیت یسوعی در بین معلمان، مدیران، دانش‌آموزان، والدین و دیگران در سراسر جهان شده است. این منشور به آنها احساس تشخص و هویت داده است. متن آن به 13 زبان ترجمه شده و محور بحث‌های متعددی در سمینارها، کارگاه‌های آموزشی و مطالعات شده است. بازخوردارها بسیار مثبت بوده است.

[اما] در سال‌های اخیر سؤالی از سراسر جهان شنیده شده است: چگونه می‌توانیم اصول و جهت‌گیری‌های ویژگی‌ها را برای معلمان قابل استفاده‌تر کنیم؟ چگونه ارزش‌های ایگناسی را در تربیت عملی برای استفاده در رابطۀ روزانۀ بین معلم و شاگرد در کلاس درس وارد کنیم؟ (ICAJE، 1993: 1)

اینگونه تلاش‌های متمرکز و آکادمیک که با همکاری بسیاری از مربیان همراه است، در نوع خود بسیار آموزنده است. البته برای بررسی بیشتر جا دارد در تحقیقی جداگانه این دو متن در کنار یکدیگر قرار داده شده، نحوۀ عملیاتی شدن اهداف بررسی شود. همچنین متون کارگاه‌های آموزشی و نتایج اجرای این جزوات نیز مورد مطالعه قرارگیرد. در ادامه عناوین جزوۀ ویژگی‌ها را مرور می‌کنیم، که به نوعی اهداف تربیت یسوعی نیز هست (ICAJE، 1986: فهرست):

1. تعلیم و تربیت یسوعی جهان- ایجادی است.[10] [مخلوق خدا بودن جهان در مقابل پیدایش تصادفی]

تعلیم و تربیت یسوعی، خیر غایی جهان را تأیید می‌کند. سعی در ایجاد حس شگفتی و رازورزی در شناخت خلقت خداوند دارد.

2. تعلیم و تربیت یسوعی به شکل‌گیری کلی فردیت در اجتماع کمک می‌کند.[11]

تعلیم و تربیت یسوعی معنای زندگی را بررسی می‌کند. هدف آن کمک به رشد کامل همه استعدادهای خدادادی هر فرد به عنوان عضوی از جامعه انسانی است.

3. تعلیم و تربیت یسوعی وجهی دینی دارد که در تمامی تربیت نفوذ دارد.[12]

شکل‌گیری مذهبی و معنوی جزء لاینفک آموزش یسوعی است؛ اضافه شده به فرآیند آموزشی یا جدا از آن نیست. در همۀ کلاس‌ها در فضای مدرسه و به ویژه در کلاس‌های رسمی آموزش دین، سعی بر این است که امکان ایمان به خداوند، به عنوان چیزی واقعاً انسانی و نه مخالف عقل، ارائه می‌شود. همچنین ارزش‌هایی که می‌توانند در برابر سکولاریسم زندگی مدرن مقاومت کنند، رشد داده می‌شوند.

4. تعلیم و تربیت یسوعی یک ابزار تعالی‌بخشی است.[13]

شکل‌گیری فرد، یک غایت انتزاعی نیست. تعلیم و تربیت یسوعی همچنین دغدغۀ روش‌هایی را دارد که دانش‌آموزان از شکل‌گیری خود در جامعه انسانی، در خدمت دیگران استفاده کنند.

5. تعلیم و تربیت یسوعی گفتگو بین ایمان و فرهنگ را ترویج می‌کند.[14]

افراد و ساختارهای فرهنگی انسانی، ناقص و گاهی متاثر از گناه و نیازمند تبدیل هستند. خدا با فعال بودن در تمام خلقت و در تمام تاریخ بشریت، خود را به طرق مختلف فرهنگی متمایز نشان می‌دهد. آموزش یسوعی ارتباط و قدردانی واقعی از همه فرهنگ‌ها را تشویق می‌کند، که شامل علوم می‌شود، به این امید که دانش‌آموزان خلاقانه از مشارکت‌ها و کمبودهای هر یک انتقاد کنند.

6. تعلیم و تربیت یسوعی بر مراقبت فردی و اهمیت‌دادن به تک‌تک افراد پافشاری می‌کند.[15]

برنامه درسی علاوه بر مطالبی که باید تحت پوشش قرار دهد، بر شخص متمرکز است. رشد در استفاده مسئولانه از آزادی، با روابط شخصی بین دانش‌آموز و معلم تسهیل می‌شود. ضمن احترام به حریم خصوصی دانش‌آموزان، معلمان و مدیران آماده هستند تا به نگرانی‌ها و دغدغه‌های آنها گوش دهند؛ تجربیات زندگی را با آنها در میان بگذارند و به آنها در رشد شخصی و روابط بین فردی کمک کنند.

7. تعلیم و تربیت یسوعی بر فعال‌بودن و مشارکت دانش‌آموز در فرایند یادگیری تأکید می‌کند.[16]

وظیفه معلم این است که به هر دانش‌آموز کمک کند تا به یک یادگیرندۀ مستقل تبدیل شود؛ کسی که آماده است مسئولیت آموزش خود را به عهده بگیرد. مشارکت فعال از سوی دانش‌آموز، با برنامه‌هایی که مطالعه و تفکر شخصی را تشویق می‌کنند و فرصت‌هایی را برای کشف و خلاقیت شخصی فراهم می‌کنند، ترویج می‌شود.

8. تعلیم و تربیت یسوعی یادگیری و رشد در طول زندگی را تشویق می‌کند.[17]

آموزش یسوعی سعی می‌کند لذت همراه یادگیری و میل به یادگیری را به گونه‌ای القا کند که فراتر از روزهای مدرسه هم باقی بماند.

9. تعلیم و تربیت یسوعی ارزش محور است.[18]

آموزش یسوعی شامل شکل گیری ارزش‌ها، نگرش‌ها و توانایی ارزیابی معیارها است. انضباط شخصی که در سختگیری فکری و کاربرد مداوم برای مطالعه جدی دیده می‌شود و رفتار مسئولانه در قبال دیگران که در احترام به کرامت انسانی افراد متجلی می‌شود، از هر دانش آموز انتظار می‌رود. در یک مدرسۀ یسوعی، چارچوبی از تحقیق که در آن یک نظام ارزشی از طریق فرآیند مبارزه با دیدگاه‌های رقیب به دست می‌آید، مشروع است.

10. تعلیم و تربیت یسوعی دانش واقع‌گرایانه، عشق و خودپذیری را تقویت می‌کند.[19]

آموزش یسوعی ضمن تأکید بر شادی در زندگی که ناشی از استفاده مسئولانه از آزادی است، واقعیت گناه و در نتیجه موانع آزادی را به رسمیت می‌شناسد. دانش‌آموزان تشویق می‌شوند با بررسی تعصبات شخصی و ارزیابی ارزش‌های رقیب، موانع رشد تشخیص را دهند و از بین ببرند. به آنها کمک می‌شود دربارۀ تجربیات شخصی خود تأمل کنند، توفیقات خود را قدر بدانند و محدودیت‌های خود را بپذیرند و تا آنجا که ممکن است بر آنها غلبه کنند.

11. تعلیم و تربیت یسوعی دانش واقع‌گرایانه نسبت به جهانی که در آن هستیم را تدارک می‌بیند.[20]

تعلیم و تربیت یسوعی، بر شناخت نواقص جهان، آنچنان که هست، بدون غفلت از خیر اساسی خلقت، تأکید دارد. به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا متوجه شوند که افراد و ساختارها می‌توانند تغییر کنند و آنها باید متعهد شوند که برای این تغییرات تلاش کنند تا کرامت انسانی و عدالت اجتماعی را به ارمغان آورند.

12. تعلیم و تربیت یسوعی، مسیح علیه‌السلام را به عنوان الگوی زندگی بشری پیشنهاد می‌کند.[21]

مسیحی بودن یعنی پیروی از مسیح، تقلید از او به عنوان شاهدی بر محبت و بخشش خدا، به عنوان کسی که در همبستگی با همه کسانی که رنج می‌برند زندگی می‌کند، و به عنوان کسی که به دیگران، بدون درخواست پاداش، خدمت می‌کند.

13. تعلیم و تربیت یسوعی مراقبت سرپرستی مناسب تدارک می‌بیند.[22]

سرپرستی مراقبتی، هر فردی را قادر می‌سازد تا به پیام خدا در مورد عشق الهی پاسخ دهد و تعهد فرد را برای خدمت به دیگران عمیق تر می‌کند. آموزش یسوعی به هر دانش‌آموز کمک می‌کند تا به نیازهای زندگی شخصی و حرفه‌ای خود پاسخ دهد.

14. تعلیم و تربیت یسوعی ایمان را در دعا، عبادت و خدمات فردی و جمعی تجلیل می‌کند.[23]

دعا، بیان ایمان، تکرار مستمر تعهد شخصی و راهی برای برقراری ارتباط با خداست. یک رابطه ایمانی با خدا، شخصی و جمعی، تقلید از مسیح را به عنوان «مردی برای دیگران» ترویج می‌کند. اعضای کاتولیک یک مدرسه یسوعی تشویق می‌شوند که در جشن‌های مذهبی یا معنوی، ایمان خود را ابراز کنند تا به اهداف مدرسه شهادت دهند.

15. تعلیم و تربیت یسوعی آماده‌سازی برای تعهد به زندگی فعال است.[24]

پدر پیتر هانس کولونباخ در 20 ژوئیه 1986 به فارغ‌التحصیلان یسوعی در ورسای فرانسه خطاب کرد: «ما شما را به چالش می‌کشیم و سعی می‌کنیم الهام‌بخش شما باشیم تا ارزش‌هایی را که گرامی می‌دارید و ارزش‌هایی را که در زمان رشد و شکل‌گیری خود دریافت کرده‌اید، در عمل به کار ببرید.»

16. تعلیم و تربیت یسوعی ایمانی را که به عدالت پایبند است، خدمت می‌کند.[25]

خدمت ایمان باید شامل ترویج عدالت از طریق اقدام برای صلح باشد. هدف ایمانی که عدالت‌ورزی می کند و برای صلح کار می‌کند، نوع جدیدی از افراد در جامعه جدیدی است که در آن هر فردی این امکان را دارد که کاملاً انسان باشد و هر یک مسئولیت ارتقاء رشد انسانی دیگران را بپذیرد. تمرکز آموزش یسوعی بر آموزش برای عدالت است. دانش کافی همراه با تفکر دقیق و انتقادی، تعهد به کار برای عدالت در زندگی بزرگسالی را مؤثرتر خواهد کرد. در یک مکتب یسوعی، پرداختن به مسائل عدالت باید شامل تحلیل انتقادی جامعه باشد. سیاست‌ها و برنامه‌ها باید بر ارزش‌های جامعۀ مصرف کننده گواهی دهند؛ و باید فرصت‌هایی برای تماس واقعی با دنیای بی‌عدالتی وجود داشته باشد.

17. تعلیم و تربیت یسوعی تلاش می‌کند تا «مردان و زنان در خدمت دیگران» را شکل دهد.[26]

آموزش یسوعی به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا دریابند که استعدادها موهبت‌هایی هستند که باید با کمک خداوند برای خیر و صلاح جامعه بشری شکوفا شوند. به منظور ارتقای آگاهی دیگران، آموزش یسوعی بر ارزش‌های جامعه تأکید می‌کند. معلمان باید در زندگی خود، توجه به دیگران و ارج نهادن به کرامت انسانی را نشان دهند.

18. تعلیم و تربیت یسوعی دغدغۀ ویژه در مورد فقرا دارد.[27]

در پاسخ به ندای مسیح که عشق و علاقه خاصی به فقرا داشت، کلیسا و جامعه یسوعی، یک گزینه ترجیحی برای فقرا قرار داده‌اند. مدارس یسوعی به هیچ کلاسی از دانش‌آموزان تعلق ندارد. خدمات ویژه باید در اختیار نیازمندان قرار گیرد. مدارس یسوعی فرصت‌هایی را برای دانش‌آموزان برای تماس با فقرا و خدمت به آنها، همراه با تفکر فراهم می‌کند، تا دانش آموزان دلایل فقر را درک کنند.

19. تعلیم و تربیت یسوعی ابزاری است تعالی‌بخش برای خدمت به کلیسا در کمک به جامعۀ بشری.[28]

هدف از آموزش یسوعی، تشکیل افراد اصول‌گرا و ارزش‌مدار برای دیگران است. به عنوان بخشی از خدمات کلیسا، یک مدرسه یسوعی، به جامعه مدنی و مذهبی محلی خدمت خواهد کرد و با اسقف محلی همکاری خواهد کرد. جامعه مدرسه همکاری و گفتگو را با همه مردان و زنان با نیت خیر، صرف نظر از ایمان و اعتقادشان تشویق می‌کند. مسیحیان در خدمت به جامعه بشری شاهد انجیل هستند.

20. تعلیم و تربیت یسوعی دانش‌آموزان را برای شرکت در کلیسا و جامعه محلی و کمک به دیگران آماده می‌کند.[29]

آموزش یسوعی متعهد به رشد دینی همه دانش‌آموزان است. تجارب ملموس از زندگی کلیسا، در دسترس همه دانش‌آموزان است. به دانش‌آموزان کاتولیک یاد داده می‌شود که کلیسا و آیین‌های مقدس را درک کنند و دوست داشته باشند. فرصت‌هایی برای دانش‌آموزان دیگر فراهم شده است تا در مورد ایمان مسیحی بیشتر بیاموزند.

21. تعلیم و تربیت یسوعی بهترین شرایط را در شکل کار خود دنبال می‌کند.[30]

هدف آموزش یسوعی، رشد کامل امکان‌پذیر در هر بعد از فرد است که با تمایل به ادامه این رشد  در طول زندگی و انگیزه استفاده از آن برای دیگران، مرتبط است. انتظار می‌رود که دانش‌آموزان علاوه بر نخبگان اقتصادی- اجتماعی، رهبران خدمت باشند. خدمت، مبتنی بر تعهد ایمانی به خدا است؛ تصمیمی برای پیروی از مسیح، که منجر به تمایل به انجام «بیشتر» می‌شود. این میل، به آمادگی شخصی لازمی تبدیل می‌شود که در آن، دانش‌آموز خود را وقف دستیابی به تعالی تحصیلی، شکل گیری شخصی و در نهایت، «عمل»، می‌کند.

22. تعلیم و تربیت یسوعی نگاهش را به بهترین [وضع] دوخته است.[31]

سیاست‌های مدرسه به گونه‌ای است که فضایی را ایجاد کند تا تعالی را ارتقا دهد. کادر مدرسه با تعهد به رشد صلاحیت‌های حرفه‌ای و فداکاری‌های خود، شاهدی برای تعالی هستند.

23. تعلیم و تربیت یسوعی بر همکاری یسوعی- غیریسوعی تأکید دارد.[32]

معلمان غیر روحانی و یسوعیان، در ظرفیت‌های مختلف، در یک رسالت مشترک سهیم هستند و به عنوان یک هیئت تبلیغی واحد، برای شکل‌دهی دانش‌آموزان همکاری می‌کنند. ساختار قانونی مدرسه امکان همکاری کامل را در مدیریت مدرسه فراهم می‌کند.

24. تعلیم وتربیت یسوعی بر روح جمعی بین معلمان و کادر تکیه دارد.[33]

باید ارتباط آزاد و مکرر، از جمله بحث‌های رسمی و گردهمایی‌های اجتماعی، بین احزاب مختلف تشکیل‌دهنده مدرسه برای تلاش جهت اجرای ویژگی‌های ناشی از بینش ایگناسی [موسس اصلی و الگوی مدارس یسوعی] وجود داشته باشد.

25. تعلیم و تربیت یسوعی در ساختاری جریان دارد که روحیۀ جمعی را ترویج می‌کند.[34]

مدرسه یسوعی باید بر همکاری جامعه یسوعی، معلمان غیر روحانی، دانش‌آموزان، والدین، فارغ‌التحصیلان و خیرین تاکید کند. باید تلاش کرد تا اطمینان حاصل شود که همه دست‌اندرکاران این فرصت را دارند که دیدگاه ایگناتیوس را یاد بگیرند و به اشتراک بگذارند. تا آنجا که ممکن است، والدین جهان‌بینی ایگناسی را درک می‌کنند، ارزش می‌گذارند و می‌پذیرند. ترجیحاً باید بین ارزش‌های ترویج شده در مدرسه و ارزش‌های ترویج شده در خانه، سازگاری وجود داشته باشد.

26. تعلیم و تربیت یسوعی ابزارها و روش‌ها را در جهت تحقق بهینۀ اهداف خود استفاده می‌کند.[35]

یک مربی در سنت یسوعی، تشویق می‌شود تا در انتخاب تکنیک‌های آموزشی، روش‌های آموزشی و... از آزادی و تخیل زیادی استفاده کند.

27. تعلیم و تربیت یسوعی نظامی است از مدارسی با دیدگاه‌ها و اهداف مشترک.[36]

مدارس یسوعی، شبکه‌ای با چشم‌انداز و اهداف مشترک را تتشکیل می‌دهند. تبادل مداوم ایده‌ها و تجربیات با مدارس دیگر تشویق می‌شود.

28. تعلیم و تربیت یسوعی در تدارک آموزش حرفه‌ای، به خصوص برای معلمان مشارکت می‌کند.[37]

همه کادر مدرسه باید از فرصت‌های ادامه تحصیل و رشد فردی مستمر، استفاده کنند.

 

[1]  Lay

[2]  Apostolic

[3]  Pedro Arrupe

[4]  Ignacianidad

[5]  International Commission on the Apostolate of Jesuit Education

[6]  Multiplying Agents

[7]  Men and Women for Others

[8]   Peter Hans Kolvenbach

[9]   IGNATIAN PEDAGOGY_ A Practical Approach

[10]   Jesuit Education is world-affirming

[11]   Jesuit Education assists in the total formation of each individual within the human community

[12]   Jesuit Education includes a religious dimension that permeates the entire education

[13]   Jesuit Education is an apostolic instrument

[14]   Jesuit Education promotes dialogue between faith and culture

[15]   Jesuit Education insists on individual care and concern for each person

[16]   Jesuit Education emphasizes activity on the part of the student in the learning process

[17]   Jesuit Education encourages life-long openness to growth

[18]   Jesuit Education is value-oriented

[19]   Jesuit Education encourages a realistic knowledge, love, and acceptance of self

[20]  Jesuit Education provides a realistic knowledge of the world in which we live

[21]  Jesuit Education proposes Christ as the model of human life

[22]  Jesuit Education provides adequate pastoral care

[23]  Jesuit Education celebrates faith in personal and community prayer, worship and service

[24]  Jesuit Education is preparation for active life commitment

[25]  Jesuit Education serves the faith that does justice

[26]  Jesuit Education seeks to form “men and women for others”

[27]  Jesuit Education manifests a particular concern for the poor

[28]  Jesuit Education is an apostolic instrument, in service of the church as it serves human society

[29]  Jesuit Education prepares students for active participation in the church and the local community, for the service of others

[30]  Jesuit Education pursues excellence in its work of formation

[31]  Jesuit Education witnesses to excellence

[32]  Jesuit Education stresses lay-Jesuit collaboration

[33]  Jesuit Education relies on a spirit of community among: teaching staff and administrators

[34]  Jesuit Education takes place within a structure that promotes community

[35]  Jesuit Education adapts means and methods in order to achieve its purposes most effectively

[36] Jesuit Education is a “system” of schools with a common vision and common goals

[37] Jesuit Education assists in providing the professional training and ongoing formation that is needed, especially for teachers

 

«دریافت فایل»