ارائه دهنده: حمید رحیمیان

چگونه یک مدرسه‌ی موفّق و اثربخش تأسیس کنیم؟ افراد دل‌سوز متعدّدی هستند که در سال‌های اخیر، این سؤال را از مدارس اسلامی صاحب‌نام (علوی، نیکان، احسان و...) پرسیده‌اند و پاسخ‌های مشابه و گاه متفاوتی دریافت کرده‌اند. تألیف حاضر نتیجه‌ی پژوهشی داده‌بنیاد[1] است که سعی کرده با مراجعه به 28 نفر از متخصّصان و صاحب‌نظران این مدارس، گام‌های تأسیس یک مدرسه را استخراج کند.

این مصاحبه‌ها بر اساس روش تئوری داده‌بنیاد، کدگذاری و مقوله‌بندی شد. مقوله‌های به‌دست‌آمده در جلسات متعدّد کارشناسی، تحلیل گردید و حاصل، گام‌هایی برای تأسیس مدرسه است، به همراه یک شخص، مدرسه یا نهاد مشورت‌دهنده که خودش باید با این الگو آشنایی کامل داشته باشد. تفصیل این گام‌ها در کتاب آمده است. این‌جا مختصراً به برخی یافته‌های اصلی اشاره می‌کنیم.

از تجربه‌ها چنین برآمد که دو عامل علّی در امر تأسیس مدرسه دخالت دارد؛ نخست نیّت است. اساسی‌ترین عامل در تأسیس مدرسه نیّت مؤسّسان است که نباید در ظاهر مدرسه مانند نمازخانه و... محدود شود. این نیّت باید در ابتدای مسیر به اهداف عملیّاتی عینی تبدیل شود. این‌جاست که نقش عوامل بومی پررنگ می‌شود. هر مدرسه‌ در محیط خاصّ خودش دایر می‌شود و باید پاسخ‌گوی نیازهای همان مردم باشد. تهران با بندرعبّاس فرق می‌کند و مناطق مختلف تهران نیز شرایط خاصّ خودشان را دارند. باید این شرایط محیطی از همان ابتدا در نظر گرفته شود؛ شبیه چیزی که در مدیریّت، تحت عنوان «شناخت بازار» بررسی می‌شود.

روند تأسیس مدرسه با خلوص نیّت آغاز می‌شود؛ امّا از همان ابتدای راه، برای عملیّاتی کردن نیّت و رسیدن به اهداف عینی بومی، ضروری است که گروه مشورت‌دهنده در کنار کار قرار بگیرد. هر اندازه که در پژوهش پیش رفتیم و کار پخته‌تر شد، متوجّه شدیم پیچیدگی کار تأسیس مدرسه نیازمند حضور مشورتیِ گروه، نهاد، سازمان، مجموعه یا مؤسّسه‌ای است که آشنایی کامل و تجربی با این الگوی مدرسه‌داری داشته باشد. «آشنایی تجربی» به این معناست که خودشان مدرسه‌داری کرده باشند و نه این‌که صرفاً قلم‌فرسایی کرده باشند. کتاب حاضر حاصل چنین نگاه مشورتی به روند تأسیس مدرسه است؛ شبیه کتاب «از خوب به عالی». جیم کالینز[2] با هم‌کاری بیست نفر از متخصّصان، پانصد شرکت برتر را شناسایی کرد و طیّ پنج سال، یازده شرکت تعالی‌طلب ویژه‌ی این فهرست را عمیقاً بررسی کرد. یکی از یافته‌های آن‌ها که با یافته‌ی ما در پژوهش حاضر تطبیق دارد، این است که به این نتیجه رسیده‌اند که «تکنولوژی» عامل برتری این یازده شرکت بر باقی ۵۰۰ و هزاران و میلیون‌ها شرکت دیگر دنیا نیست؛ بلکه مهم‌ترین عامل «رهبری قوی» است. دبیرستان علوی سال ۱۳۳۵ با حدّاقلّ امکانات و تکنولوژی دایر شد؛ امّا رهبری بسیار قوی آن را به پیش می‌راند.

هنگامی که نهاد مشورت‌دهنده در کنار هیئت مؤسّس بومی قرار گرفت، امکان طی کردن صحیح گام‌ها و مراحل بعدی تأسیس مدرسه فراهم می‌شود. مدرسه‌ای نیز که قبلاً تأسیس شده و اکنون قصد دارد خودش را اصلاح کند، باید همین روند را طی کند و با استفاده از یک گروه مشورت‌دهنده، مسیری را که آمده تحلیل و ارزیابی کند و هر کجا نیازمند اصلاح بود، اقدام کند.

امّا نکته‌ی آخر و بسیار مهم این‌که باید مجدّداً تأکید کنیم یافته‌ی پژوهش حاضر نشان داد که برای تأسیس یک مدرسه‌ی موفّق، باید دست‌اندرکاران مدرسه خودسازی کرده باشند. مطابق اندیشه‌ی اسلامی، تربیت بر اساس الگوگیری افراد از اشخاص اخلاقی برجسته رخ می‌دهد؛ چیزی که در مرحوم علّامه کرباسچیان و مرحوم رضا روزبه بارز بود. امروز در تعریف رهبری موفّق نیز به دو ویژگی مشابه «نفوذ» و «انگیزش» اشاره می‌کنند. رهبر توانمند صرفاً «اثر»[3] نمی‌گذارد؛ بلکه در افراد «نفوذ»[4] می‌کند. رهبر موفّق واگن‌های افراد را لوکوموتیو می‌کند و در مسیر به راه می‌اندازد. معروف است که هرگاه اشخاص نزد مرحوم علّامه می‌رفتند و برای تأسیس مدرسه مشورت می‌گرفتند، ایشان می‌فرمود: «مدیر دارید یا نه؟» مرحوم حاج عبّاس رحیمیان نیز که سال‌ها مدیر دبستان علوی بود، می‌گفت: «معلّم زیاد است. باید مربّی داشته باشید؛ کسی که وقتی داخل کلاس می‌رود و در را می‌بندد، خیال شما راحت باشد.»

خلاصه این‌که مدرسه باید با نیّت خالص دایر شود؛ نهاد مشورت‌دهنده‌ی باتجربه در کنار هیئت مؤسّس قرار بگیرد و مدیری لایق و خودساخته برای مدرسه انتخاب شود و مربّیانی لایق و دل‌سوز گرد هم بیایند. این‌ها روح اصلی گام‌های «تأسیس و ارتقای مدرسه» است. جزئیّات مدرسه‌داری مانند فضای فیزیکی مدرسه، مسائل مالی، آموزش دروس تخصّصی، آموزش نیروها، سرپرستی دانش‌آموزان، مشاوره با دانش‌آموزان، ارتباط با والدین و... در کتاب‌های بین‌المللی و داخلی وجود دارد. مؤسّسه‌ی تعالی نسل (متن) نیز همّت دارد مبتنی بر تجارب مدارس نوین اسلامی، کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی مورد نیاز مدارس را تدارک ببیند.

در ادامه، مراحل به‌دست‌آمده برای تأسیس یک مدرسه‌ی موفّق را ـ‌که خروجی این پروژه است‌ـ مرور می‌کنیم. این الگوی گام‌به‌گام برای تأسیس مدرسه بر اساس تجارب مدارس اسلامی به دست آمده است. لازم است تذکّر دهم که این الگو تنها نقشه‌ی راه را نشان می‌دهد و اصطلاحاً هندبوک نیست؛ یعنی بدون بسته‌های راهنمای مکمّل این الگو، به احتمال بسیار قوی، کسی نمی‌تواند فقط با اتّکا به همین الگو، مدرسه‌ی موفّقی تأسیس کند. باید توضیح دهم که تمام جزئیّات این گام‌ها، مورد به مورد، از مصاحبه‌های انجام‌شده استخراج گردیده است. هم‌چنین ذیل هر گام نیز مستندی از مرحوم علّامه کرباسچیان آورده شده است.

گام 1. ارتباط با نهاد مشورت‌دهنده

تا وقتی امکان مراجعه به پزشک حاذق باشد، هیچ‌کس برای درمان بیماری سخت خود به کتاب‌های پزشکی رجوع نمی‌کند. تأسیس مدرسه نیز کار سخت و پیچیده‌ای است و برای اقدام به آن، باید از مشاور استفاده کرد. نهاد مشورت‌دهنده فرد، گروه، مدرسه یا مؤسّسه‌ای است که از ابتدا در کنار مدرسه‌ی متقاضی قرار می‌گیرد تا مراحل تأسیس و ارتقای مدرسه را با او طی کند. در زمینه‌ی نقش این نهاد توجّه به نکات ذیل ضروری است:

در چند سال اوّل تأسیس مدرسه، حتماً باید نهادی مشورت‌دهنده در کنار گروه اصلی مدرسه باشد؛

نهاد مشورت‌دهنده باید مدرسه را به‌مرور رشد دهد تا بتواند مستقل عمل کند؛

نهاد مشورت‌دهنده باید به‌خوبی با سبک مدارس نوین اسلامی آشنا باشد و از افراد باسابقه ی مدارس اسلامی موفّق استفاده کند.

رسیدن نامه‌ى اعمال به افراد، مرحله‌اى از مراحل آخرت است که در این جهان هم مى‌تواند مصداق داشته باشد؛ مثلاً اگر مسائل شیطانى بر نفس آدمى غلبه کند و تکبّر و خودمحورى مانع استفاده از تجربیّات دیگران شود، سبب خواهد شد که آبروى چندین ساله‌ی مدرسه یا مؤسّسه‌اى از بین برود. پس پیش از آن‌که آبرویمان برود، از تجربیّات یک‌دیگر استفاده کنیم و مشکلات مدرسه‌ى خود را با مشورت و استفاده از تجارِب دیگران، حل کنیم.

(توصیه‌های استاد، مورد 50)

گام 2. تعمیق نیّت و تبیین اهداف

در نظام تربیتی مرحوم علّامه کرباسچیان، مهم‌ترین رکن مدرسه داشتن اهداف متعالی از تأسیس است. بر اساس دیدگاه ایشان ـ‌که مورد تأیید مراجع تقلید نیز قرار دارد‌ـ در دنیای امروز، مدرسه یکی از ابزارهای مهمّ «تربیت نسل» است تا هم خود متدیّن باشند و هم عزّت جامعه‌ی شیعه را مهیّا کنند. کسانی که می‌خواهند به تأسیس مدرسه اقدام کنند، باید در درجه‌ی اوّل، به تربیت خود همّت بگمارند و سپس اهداف ذیل را داشته باشند:

تربیت افراد به‌منظور تأثیرگذاری در جامعه؛

توانمند ساختن جامعه‌ی شیعه به‌نحوی که از نظر علمی مورد تهاجم و سرشکستگی نباشد؛

استفاده از فرصت‌های مدرسه قابل مقایسه با ظرف‌های موجود دیگر نیست؛

گم نکردن اهداف متعالی در میانه‌ی راه، به‌واسطه‌ی استقبال و مراجعات خانواده‌ها یا بالا رفتن آمار قبولی در دانشگاه؛

مسئول بودن در قبال وضعیّت جامعه؛

حفظ و تداوم اخلاص در نیّت اوّلیّه؛

اهتمام به این‌که تمام اقدامات در چارچوب شرع باشد و نه سلایق شخصی.

البتّه هدف اصلى تأسیس مدرسه همان هدف پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله یعنى اخلاق و معنویّات است که چاره‌اى نیست که مدرسه از جهت علمى در سطح عالى باشد تا به این وسیله، هدف اصلى اجرا شود و مدرسه‌ى علوى با همین برنامه شروع به کار کرد و بحمدالله، فارغ‌التّحصیل‌هاى آن در جنبه‌هاى علمى ممتاز و منشأ آثار و برکات شده‌اند.

(وصایای استاد، بخش اوّل، مورد 1)

گام 3. ارزیابی شرایط بومی (فرهنگی، مالی، آموزشی)

برای تأسیس و ارتقای مدرسه‌ی نوین اسلامی باید به زمینه و بستری که قرار است مدرسه در آن‌جا دایر شود و فعّالیّت کند، توجّه داشت. از آن‌جا که نقش تربیتی و کار فرهنگی در مدارس نوین اسلامی بسیار پررنگ و جزء ارکان است، ویژگی‌های فرهنگی مخاطبان و محیط بومی بسیار مهمّ است. برخی از تفاوت‌های فرهنگی موجود و نیازمند توجّه در شرایط بومی مدارس موارد ذیل هستند:

در برخی از مناطق مانند شهر تهران، جامعه با فرهنگ مدارس اسلامی آشنایی خوبی دارد؛ امّا در برخی شهرستان‌ها، گاه فرهنگ مدرسه‌ی غیردولتی برای عموم مردم شناخته‌شده نیست؛

در برخی شهرها، سخت‌گیری در آموزش دروس باعث اعتراض خانواده‌ها می‌شود؛

مناطقی وجود دارد که مردم برای حمایت مالی بومی از مدرسه‌ی غیردولتی اسلامی، آمادگی ذهنی ندارند؛

در برخی شهرها، بسترهای فرهنگی مقابل اهداف مدارس اسلامی وجود دارد؛ مثلاً گرایش‌های دیگر حضور پررنگ دارند یا نظام قبیلگی حاکم است؛

برخی شهرها نیز ویژگی‌های خاصّ خودشان را دارند؛ مثلاً شهرهای بندری یا مرزی محیطی کاملاً مخصوص به خود دارند؛

یک نکته‌ی مهم نیز سابقه‌ی فرهنگی شهر است که گاه دارای حوزه‌ی علمیّه‌ی سنّتی و کارامد است و گاه حتّی مسجد نیز ندارد!

بر حسب کارهاى گذشته و حال، در آینده به کجا مى‌خواهى بروى؟ آیا براى رسیدن به هدف، امکانات لازم را تهیّه کرده‌اى یا نه؟ نکند برحسب عاداتِ شخصى و قومى، درگیر مسائل غیرمعقول باشیم و نتوانیم امکانات لازم براى رسیدن به مقصد را فراهم کنیم! پس باید مراقب هدف باشیم.

(توصیه‌های استاد، مورد 46)

هم‌چنین از آن‌جا که مدارس نوین اسلامی ماهیّت سوددهی ندارند، توجّه به شرایط بومی برای تأمین هزینه‌های تأسیس و جاری، ضروری است. اصولاً باید بنیه‌ی مالی اوّلیّه‌ای وجود داشته باشد و حدّاقلّ ضروری منابع مالی، بالفعل تدارک شده باشد. به برخی از موارد قابل توجّه در این زمینه اشاره می‌کنیم:

برخی هزینه‌های سرمایه‌ای مانند ساختمان را با کمک خیّران تدارک ببیند؛

در چند سال نخست فعّالیّت، بعید است بتوانند هزینه‌های جاری خود را با دریافت شهریّه تأمین کنند؛

برخی از مدارس نیز به‌دلیل شرایط و امکانات مالی خانواده‌ها، هیچ وقت نمی‌توانند به این نقطه‌ی سربه‌سر برسند؛

کارهای بزرگ با قدم‌های کوتاه و به‌مرور و با کمک‌های مردمی و خیّران انجام شود؛

مدرسه تا حدّ امکان، از محلّ امکانات مالی بومی تأمین شود. بدین منظور، بانیان محلّی برای کمک و اقدام به تأسیس مدرسه، توجیه شوند؛

کیفیّت مدرسه نباید تحت‌الشّعاع نوسانات و مسائل مالی قرار گیرد.

کارهاى نیکِ ریشه‌اى و بنیادین بدون کمک و هم‌کارى دیگران به نتیجه نمى‌رسد و چون انسان حبّ نفس دارد و فرزند خود را پاره‌ى تن خود مى‌داند، به تربیت او علاقه‌مند است و به مدرسه‌ى فرزندش کمک مى‌کند. بنابراین، باید در کارهاى مدرسه از اولیا کمک گرفت. در صورت امکان، چند نفر از اولیاى متدیّن و دل‌سوز و مؤمن به مدرسه، امور مالى مدرسه را در اختیار بگیرند تا مدیر با خیالِ راحت به مسائل آموزشى و تربیتى بپردازد.

(وصایای استاد، بخش اوّل، مورد 14)

هم‌چنین در نظر گرفتن وضعیّت آموزشی و مدارس منطقه نیز موضوع بسیار مهمّی است:

آیا به تعداد مناسب در آن منطقه دانش‌آموز وجود دارد؟

رقبای فعلی و آتی مدرسه‌ای که می‌خواهد تأسیس شود، در آن منطقه چه شرایطی دارند؟

یکى از شرایط موفّقیّت در کار تعلیم و تربیت، انتخابِ شاگرد از جهت استعداد، اخلاق و اصالت خانوادگى است. مدرسه از شاگردى نتیجه مى‌گیرد که هم داراى استعداد عالى باشد و هم خانواده‌ى اصیل داشته باشد. ممکن ‌است کسى بگوید: خوب‌ها که خوب‌اند؛ باید بدها را خوب کنید. در جواب باید گفت: اگر ما تنها بتوانیم خوب‌ها را خوب نگه‌داریم تا فاسد نشوند، خیلى هنر کرده‌ایم. آرى! اگر ما قدرت بیش‌ترى داشتیم که مى‌توانستیم افراد بیش‌ترى را تربیت کنیم امّا کوتاهى مى‌کردیم، مسئول بودیم. حال که قدرتمان محدود است، آیا باید آن را صرف کنیم تا دانشمندى متدیّن براى آینده بسازیم که هزارها نفر را نجات دهد یا کارگرى تربیت کنیم که اگر متدیّن هم باشد، اثر ضعیفى در جامعه خواهد داشت؟ فرض کنید ما هزار متر زمین داریم و مى‌توانیم تنها صد درخت در آن بکاریم. آیا صد درخت گلابىِ شاه‌میوه درجه‌ى یک بکاریم یا آلبالو تلخه؟

(وصایای استاد، بخش اوّل، مورد 10)

گام 4. شکل‌دهی هیئت‌مؤسّس

مدارس اسلامی نوین همگی بر اساس ساختار هیئت‌مؤسّس یا هیئت‌امنا و مدیر مدرسه اداره می‌شوند. در شکل‌های گسترش‌یافته و مجتمع‌های آموزشی نیز شورای مدیران واحدها یا هیئت‌مدیره، نقش مدیریّت عالی را در مجتمع بر عهده دارند. در این الگو:

هیئت‌مؤسّس دارای ویژگی‌هایی هستند که باعث می‌شود اساس کار مدرسه تداوم داشته باشد و اعتبار بیرونی مدرسه نزد جامعه و خیّران حفظ شود. بهترین گزینه‌ها افرادی با حدود پانزده سال سابقه‌ی آموزش‌و‌پرورشی، خوش‌نام و خوش‌‌سابقه، دارای انگیزه و اخلاص، سرشناس مذهبی و دارای ارتباط خوب با اداره‌ی آموزش‌و‌پرورش هستند. اولویّت با افراد بومی و محلّی است.

از همان ابتدا، مرز عملکرد هیئت‌مؤسّس با مدیر و گروه اصلی مدرسه مشخّص شود. بسیاری از مدارس که با شکست مواجه شدند یا عملکرد ضعیفی داشته‌اند، به‌دلیل این بوده است که این دقّت را نداشته‌اند و هیئت‌مؤسّس را در جای مدیر قرار داده‌اند. هیئت‌مؤسّس افراد متدیّن و معتبری بوده‌اند؛ امّا لزوماً شناخت لازم را نسبت به نحوه‌ی عملکرد مدارس اسلامی نوین نداشته‌اند.

هیئت‌مؤسّس باید این اقتدار را داشته باشد که در صورت ضرورت، بتوانند مدیر ناکارامد را تغییر دهد.

کارهای متفاوت مدرسه مانند ساختمان، اجرایی‌ـ‌مالی و آموزشی‌ـ‌تربیتی، بین افراد تقسیم شود تا وقت و فرصت گروه آموزشی‌ـ‌تربیتی گرفته نشود.

در ثبت قانونی مدرسه و گرفتن مجوّز از مراجع ذی‌ربط، سیر اداری طی شود و نکات ضروری مورد توجّه قرار بگیرد.

براى تأسیس مدرسه، ابتدا باید افرادى هم‌هدف و دل‌سوز دور هم جمع شوند و مؤسّسه‌اى فرهنگى به ثبت برسانند و در اساس‌نامه‌ى آن ذکر کنند که اموال مؤسّسه، مِلکِ مؤسّسان و اعضاى هیئت‌مدیره نیست و تنها در هدفِ تربیتى مؤسّسه صرف مى‌شود. براى این کار، باید با یک وکیل دادگسترى وارد و بى‌غرض که از مسائل ثبتى آگاه است، مشورت کنند. در این صورت، مردم به مدرسه کمک خواهند کرد؛ در حالى‌که اگر ملک به نام اشخاص باشد، ممکن است بعدها، ورثه‌ى آن‌ها مِلک را در اختیار مدرسه نگذارند. هیئت‌مدیره باید از افراد خوش‌نام و معتبر انتخاب شوند تا پشتوانه‌ى کار مدرسه باشند. هرچند این‌گونه اشخاص کم‌اند، ناامید نباید شد؛ چون جوینده یابنده است. به صرف این‌که کسى متموّل است و مى‌تواند به مدرسه کمک کند، نباید جزء هیئت‌مدیره قرار گیرد. بسیار شده است که عدّه‌اى مدرسه‌اى تأسیس کردند ولى چون هدف الاهى نداشتند، بعد از مدّت کوتاهى با یک‌دیگر اختلاف پیدا کرده و مدرسه را به‌هم زدند.

(وصایای استاد، بخش اوّل، مورد 16)

گام 5. انتخاب و آموزش «مدیر و گروه اصلی»

مهم‌ترین رکن اجرایی در مدارس نوین اسلامی، مدیر و گروه اصلی هم‌کاران اوست. وقتی که به مدارس موفّق اسلامیِ تأسیس‌شده در تهران نگاه می‌کنیم، متوجّه می‌شویم که عامل موفّقیّت آن‌ها مدیر و گروه اصلی هم‌راهِ او بوده‌اند که الگوی مدارس اسلامی نوین را می‌شناخته‌اند و ویژگی‌های دیگری مانند احساس مسئولیّت و شور و اشتیاق نسبت به تعلیم و تربیت را نیز داشته‌اند. به همین دلیل، انتخاب مدیر و گروه اصلی او باید با دقّت و به سبکی خاص انجام شود. بدین منظور، تجربه‌های موفّق نشان می‌دهد که حتماً باید مراحل ذیل طی شود:

گروهی بومی به‌عنوان مدیر و گروه اصلی انتخاب شوند؛

این گروه حتماً باید متدیّن، مخلص، تمام‌وقت و آشنا با مدرسه‌داری باشند؛

مجموعه‌ی این افراد باید دو وجهه‌ی علمی و معنوی بسیار بالا را برای مدرسه مهیّا کنند؛

این گروه باید در مسائل دینی و تربیتی هم‌فکر و هم‌عقیده باشند؛

این مجموعه باید روحیّه‌ی کار جمعی بر اساس شورا را داشته باشند؛

مدیر باید در عمل توان مدیریّتی خوبی داشته باشد و صِرف سابقه و تخصّص مدرسه‌داری کفایت نمی‌کند؛

این گروه طیّ حدّاقل یک سال، به‌صورت مداوم (حدّاقل هفته‌ای یک روز کامل) در یکی از مدارس اسلامی موفّق حضور داشته باشند و از نزدیک با روال کار آشنا شوند. بسته‌های آشنایی با مدارس اسلامی نوین را نیز آموزش بگیرند. به همین خاطر، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این افراد باید «آموزش‌پذیری» باشد. آن‌ها باید روحیّه‌ی قبول و اجرای سبک متفاوت مدارس اسلامی را داشته باشند. به همین جهت، تفکیک هیئت‌مؤسّس ِنسبتاً مسن از مدیر و گروه اصلی جوان، کارایی خودش را نشان می‌دهد. هیئت‌مؤسّس سال‌خورده اعتبار خوبی برای مدرسه کسب می‌کند؛ امّا تجربه نشان داده است که انعطاف یادگیری سبک مدارس اسلامی را کم‌تر دارند و وقتی در جایگاه مدیر قرار می‌گیرند، کار دچار آسیب می‌شود؛

دقّت شود که اگر مدیر و گروه اصلی مناسب پیدا نشود، نباید مدرسه را تأسیس کرد. اگر یک یا دو سال دیگر صبر کنیم و مدیر و گروه اصلی مناسبی پیدا کنیم، بهتر از آن است که مدرسه را با یک هسته‌ی نامناسب تشکیل دهیم و در سال‌های بعد، برای تصحیح آن دچار مشکلات شویم؛

پس از یک سال، ارزیابی شود که آیا این مدیر و گروه او صلاحیت اداره ی مدرسه به سبک مدارس اسلامی نوین را دارند یا خیر؛

اگر تأسیس مدرسه ضرورت دارد و مدیر و گروه اصلی بومی نیز پیدا نمی‌شود، لازم است یک فرد باتجربه به‌عنوان مدیر به منطقه اعزام شود و کار را به دست بگیرد. این فرد کار را با یک کلاس شروع می‌کند و خودش معلّم‌راهنمایی آن دوره و کلاس را بر عهده خواهد داشت. یک یا دو نفر نیروی جوان خوش‌آتیه را نیز جذب کرده و به‌عنوان کمک‌راهنما از آن‌ها استفاده می‌کند و آنان را آموزش می‌دهد. سپس در سال دوم، خودش با دوره‌ی اوّل بالا می‌رود و کمک‌راهنمای دوره‌ی اوّل را به‌عنوان معلّم‌راهنمای دوره‌ی دوم قرار می‌دهد و خودش نیز بر کار او نظارت می‌کند. اگر همین روال پیش برود و مدرسه بیش از نیروهای مناسبی که دارد، کلاس دایر نکند، بعد از چند سال، تعدادی نیروی بومی مناسب تربیت می‌شوند و می‌توانند مدیریّت مدرسه را بر عهده بگیرند و مدیر غیربومی با رفت‌وآمد هفتگی یا ماهیانه، به آن‌ها مشاوره بدهد.

@@@

در این زمینه، با توجّه به تجارب تاریخی و فعلی نهضت‌های توسعه‌ی مدارس نوین در سطح کشور و جهان و هم‌چنین گفت‌وگوهای پراکنده با فعّالان مدرسه‌داری در کشور و نیز لحاظ کردن شرایط بومی کشور، پیشنهاد می‌شود نکات ذیل مورد توجّه مدارس و افراد باسابقه‌ی مراکز اسلامی قرار بگیرد:

می‌توان دانشجویان شهرستانی مناسبی را که در دانشگاه‌های تهران مشغول تحصیل هستند، در مدارس الگوی تهران به کار گرفت و عملاً آن‌ها را با سبک مدارس اسلامی آشنا کرد؛

می‌توان در شهر مقدّس قم، مدرسه یا مدارسی به سبک مدارس اسلامی دایر کرد و طلبه‌های علاقه‌مندی را که از شهرها و کشورهای مختلف برای تحصیل علوم حوزوی به قم می‌آیند، در این مدارس به کار گرفت و آن‌ها را با سبک مدارس اسلامی نوین آشنا کرد؛

برخی دانش‌آموزان واجد شرایط از شهرستان‌ها در مقطع متوسّطه‌ی دوم به مدارس تهران بیایند و به‌شکل شبانه‌روزی[5] تحصیل کنند. این افراد بعد از آشنایی با سبک مدرسه‌داری اسلامی نوین و هنگامی‌که به شهرهای خود بازگشتند، می‌توانند این الگو را پیاده کنند. این کار با اعزام محصّل و دانشجو به کشورهای اروپایی سابقه‌ی تاریخی دارد؛

بر اساس پیشنهاد قبل، حتّی می‌توان یک مدرسه‌ی شبانه‌روزی برای دانش‌آموزان شهرستانی (و حتّی تهرانی) در تهران (یا حومه‌ی تهران) تأسیس کرد. این الگو امروز در برترین مدارس خصوصی دنیا[6] انجام می‌شود.

کسـى که در رأس مدرسه است، باید روح و بینش عالى داشته باشد تا به مقتضاى «النّاسُ على دینِ مُلوکِهِم: مردم به روش رؤساى خودشان عمل مى‌کنند»، براى مربّیان و کارکنان دیگر الگو باشد و آنان خود را با او تطبیق دهند.

(وصایای استاد، بخش اوّل، مورد 1)

کار را باید به کاردان سپرد. این‌که ما براى معالجه‌ى بچّه‌ى خودمان به دکتر متخصّص مراجعه مى‌کنیم و رئیس بیمارستان هم اجازه نمى‌دهد غیر دکتر جرّاح کسى بیمار ما را عمل کند و به هیچ پزشکى پیش از گرفتن مدرک دکترى، حتّى اجازه‌ى نسخه نوشتن نمى‌دهند، براى این است که ضررِ جسم را حس مى‌کنیم؛ ولى در موضوعِ تربیت که مربوط به روح است، چون ضررش محسوس نیست، دانش‌آموزان را در اختیار کسـى مى‌گذاریم که صلاحیت ندارد؛ در حالى که ضرر این به‌مراتب بیش‌تر از ضرر جسم است. آیا با این عمل در پیشگاه خدا مسئول نیستیم؟!

(وصایای استاد، بخش اوّل، مورد 8)

گام 6. تعیین اولویّت‌ها در انتخاب مقطع و نوع مدرسه

در روان‌شناسی اجتماعی، بحث می‌شود که انسان‌ها اغلب فرهنگ محیط اجتماعی اطراف خود را جذب و بازتولید می‌کنند. بر همین اساس، کادر و دانش‌آموزان جدید مدرسه نیز از جوّ و فرهنگ موجود در مدرسه الگو می‌گیرند و آن را بازتولید می‌کنند. بدین جهت، لازم است از ابتدا، فرهنگ و جوّ مناسب را در مدرسه ایجاد کرد. بر این اساس، انتخاب کادر، دانش‌آموزان و خانواده‌های دوره‌های اوّل، بسیار اهمّیّت دارد و فرهنگ مدرسه را می‌سازد. برخی به همین دلیل، معتقدند که شروع مدرسه از مقطع متوسّطه‌ی دوم دیر است و اگر نمی‌توان از ابتدای دبستان شروع کرد، حدّاقل مدرسه از متوسّطه‌ی اوّل شروع شود.

مطابق الگوی مدارس اسلامی نوین، مدرسه باید با تعداد مناسب دانش‌آموز شروع شود تا روال‌های صحیحی در مدرسه بنیان نهاده شود. این تعداد مناسب به دو عامل بستگی دارد؛ نخست تعداد افراد گروه اصلی مدرسه که با سبک مدارس اسلامی آشنا هستند و دوم وجود تعداد کافی دانش‌آموز و خانواده‌ی مناسب؛ مثلاً در تهران، مدرسه‌ی جدید می‌تواند با ظرفیّت کامل، البتّه تنها در دوره‌ی اوّل، کار خودش را شروع کند؛ امّا بعید است در یک شهرستان که نیروهای اصلی مدرسه نهایتاً یک یا دو نفر هستند و تنها یک سال است که با مدارس اسلامی نوین آشنا شده‌اند، بتوان با بیش از یک کلاس ده‌پانزده‌نفره کار را شروع کرد. هم‌چنین در مورد این‌که اولویّت شروع از کدام مقطع تحصیلی باشد یا چه نوع مدرسه‌ای (نظری یا فنّی) و با چه جنسیّتی باشد، به چند مسئله باید توجّه شود:

تخصّص کادر اصلی، مناسب و آماده برای فعّالیّت در کدام مقطع تحصیلی است؟

کدام نوع مدرسه (دخترانه یا پسرانه؛ نظری یا فنّی‌ـ‌حرفه‌ای) برای شرایط بومی بیش‌ترین ضرورت را دارد؟ (به اولویّت نخبه‌پروری در سطح تحصیلات عالی از دیدگاه مرحوم علّامه کرباسچیان توجّه شود.)

آیا شرایط زمینه‌ای (پشتیبانی مالی، فرهنگی و اجتماعی) کشش این را دارد که از دبستان شروع کنیم و عملاً دوازده سال صبر کنیم تا دانش‌آموزان به ثمر برسند و مدرسه گل کند؟

آیا به اندازه‌ی یک کلاس می‌توانیم دانش‌آموز خوب از مقطع متوسّطه جذب کنیم تا هم زودتر مدرسه گل کند و هم بتوان از فارغ‌التّحصیلان برای تدارک کادر آتی مدرسه استفاده کرد؟

روان‌شناس‌ها می‌گویند: سنّ شکل‌گیری عقاید، دوره‌ی دبیرستان است؛ چون در این سن، جوان رنگ می‌گیرد و اگر کسی بخواهد حقّ و معروف را انجام بدهد، باید در این سن، بچّه‌های مسلمان را رشد بدهد و بالا بیاورد. علّت این‌که ما از دبیرستان شروع کردیم، این بود که مرحوم آقای روزبه در دبیرستان تخت‌جمشید درس می‌دادند و می‌توانستند مدیریّت دبیرستان را به عهده بگیرند و شاید برای ایشان میسّر نبود دبستان را شروع کنند. دیگر این‌که خطر برای جوانان آن روزگار خیلی زیاد بود و می‌دیدیم این‌ها در شُرف از بین رفتن هستند و باید به داد این‌ها رسید و نتیجه هم گرفتیم. ... شخصی در همان اوایل تأسیس، به بنده گفت: مسلمان‌ها فدای توسعه‌ی تشکیلات شدند. مواظب باشید بدون کادر قوی توسعه ندهید. بعد آرام‌آرام وقتی‌که توانستیم و قدرتی پیدا شد، دبستان را تأسیس کردیم و بعد نیکان به وجود آمد. این جمله که مسلمان‌ها فدای توسعه‌ی تشکیلات شدند را باید با آب طلا نوشت.

(یادنامه‌ی استاد علّامه کرباسچیان، زمینه‌هاى فکرى و تاریخچه‌ی تأسیس مدرسه‌ی علوى)

گام 7. جذب معلّمان ثابت و پاره‌وقت

بار اصلی مدارس اسلامی نوین بر روی دوش پدران کلاس (در مقطع دبستان) و معلّمان راهنما[7] (در مقطع متوسّطه) است. این افراد باید به‌طور کامل با سبک مدارس اسلامی نوین آشنا و مناسب این کار نیز باشند. این افراد همان ویژگی‌های گروه اصلی مدرسه را دارند و باید متدیّن، مخلص، تمام‌وقت و متخصّص باشند؛ امّا از آن‌جا که این افراد در هیچ کجا غیر از مدارس اسلامی نوین قابل آموزش نیستند و در ابتدای تأسیس مدرسه در یک منطقه‌ی بکر قطعاً وجود ندارند، باید مدرسه برای تربیت آن‌ها از همان ابتدا برنامه داشته باشد. این روند از همان سال اوّل تأسیس مدرسه شروع می‌شود. در این قسمت، تنها به نکاتی تجربه‌شده در زمینه‌ی جذب آن‌ها اشاره می‌کنیم:

این افراد تا حدّ امکان جوان باشند تا به‌خوبی آموزش ببینند و پخته شوند؛

این افراد تا حدّ امکان از خانواده‌های اصیل باشند؛

برای شناسایی این افراد به کانون‌های فرهنگی محلّ تجمّع جوانان مذهبی سر بزنیم و منتظر آمدن آن‌ها نباشیم؛

برای شناسایی این افراد از افراد دارای بینش تربیتی بخواهیم که آن‌ها را معرّفی کنند؛

حمایت مالی خوبی از این معلّمان بشود؛

از این افراد باید در برابر خانواده‌ها و آموزش‌و‌پرورش نیز حمایت کرد؛

پس از دایر شدن مدرسه، بهترین روش جذب، تشویق دانش‌آموزان و فارغ‌التّحصیلان مدرسه برای ماندن و خدمت در مدرسه است. به این ترتیب پس از تأسیس مدرسه، می‌توان فارغ‌التّحصیلان و نیروهای جوان را در کارهای مدرسه که مناسب آن‌هاست، وارد کرد و به‌مرور رشد داد.

دسته ی دیگر، معلّمان تک‌درس هستند که در زمان مشخّص تدریس خود را انجام می‌دهند و حضور مستمر در مدرسه ندارند. این معلّمان باید در راستای اهداف مدرسه عمل بکنند و کیفیّت آموزشی و اخلاقی آن‌ها در سطح بالایی باشد:

این معلّمان را می‌توان غالباً از میان معلّمان موجود آموزش‌وپرورش گزینش کرد؛

از نظر علمی و معنوی در سطح بالا باشند؛

بنای مدرسه بر این باشد که نیروها سریع عوض نشوند؛

از افراد متعادل استفاده شود؛

معلّمانی استخدام نشوند که اولویّت آن‌ها مسائل مالی است؛

اگر نمی‌توان این معلّمان را از میان معلّمان آموزش‌و‌پرورش تأمین کرد، لازم است مشابه اقداماتی که برای جذب معلّمان اصلی (پدران کلاس و معلّمان راهنما) انجام می‌شود، در مورد این معلّمان نیز انجام شود.

مهم‌ترین عامل در تعلیم و تربیت، معلّم است که اگر شایسته بود، شاگرد را به اوج عزّت مى‌رساند و اگر نامناسب بود، شاگرد را به حضیض ذلّت مى‌کشاند و به این جهت گفته‌اند: «التّلمیذ سرُّ أُستاذِه»: شاگرد باطن استاد است؛ یعنى تمام خصوصیّات روحى و اخلاقى استاد خواه ناخواه در شاگرد منعکس مى‌شود. باید دانست که معلّمان سه دسته‌اند: عدّه‌اى از آنان، افرادِ پاکِ هدف‌دارند که به‌عنوان راه انبیا معلّمى را انتخاب کرده‌اند. دسته‌اى دیگر از آنان افرادى هستند که از جهت عقیده یا اخلاق انحرافاتى دارند که اگر یک دقیقه هم به کلاس بروند، ضررى مى‌زنند که جبران‌پذیر نیست. دسته‌ى سوم کسانى هستند که در افکار خودشان تعصّبى ندارند؛ درسشان را مى‌دهند و مى‌روند و اگر شاگردى از مسائل عقیدتى و اخلاقى سؤالى کند، او را به مسئولان مدرسه ارجاع مى‌دهند. از این افراد مى‌توان در رشته‌ى علمى خودشان استفاده کرد؛ ولى باید رفتار آنان را از نظر دور نداشت. در این‌جا، به بعضـى از صفات عالى انسانى که معلّم باید دارا باشد، اشاره مى‌کنیم: نظم و دقّت، عفو و گذشت، عیب‌پوشی، تواضع و فروتنی، وارستگی و قناعت، اخلاص، سلامتی، نشاط، آرامش روحی و تمرکز قوا.

(توصیه‌های استاد، بخش اوّل، مورد 9)

گام 8. راه‌اندازی مدرسه (تدارک فیزیکی، مالی، اداری، انسانی و دانش‌آموزی)

پس از مراحل و اقداماتی که تا به این‌جا انجام گرفت و ملاحظاتی که در مورد عوامل زمینه‌ای دیده شد، می‌توان مراحل اجرایی راه‌اندازی مدرسه را آغاز کرد. اقدامات ذیل در این مقطع زمانی باید رعایت شود:

برای مدرسه مجوّز قانونی تأسیس و راه‌اندازی دریافت شده باشد؛

فضای فیزیکی و تجهیزات برای سال اوّلِ فعّالیّتِ مدرسه مهیّا شده باشد؛

چگونگی تأمین بودجه‌ی سال اوّل مدرسه و تدارک آن معلوم شده باشد؛

مدیر و گروه اصلی مدرسه مشخّص و مستقر شده باشند؛

معلّمان سال اوّل مدرسه تأمین شده باشند؛

دانش‌آموزان سال اوّل مدرسه با دقّت و بر اساس معیارها گزینش و جذب شده باشند.

فکر تأسیس مدرسه که در ذهن بنده آمد، یک روز نزدیک‌‌های مغرب در بازار تهران به آقای حاج مقدّس رسیدم. من در ضمن صحبت‌ها، گفتم: ما امتیاز نمی‌گیریم؛ پدرها را دعوت می‌کنیم؛ می‌گوییم: ما از شما پول نمی‌خواهیم. بچّه‌هایتان را بیاورید ما علوم روز را هم‌راه درس دین یادشان می‌دهیم. ایشان خندیدند و فرمودند: یک بچّه تنها پدر و مادرش در کار او مؤثّر نیست؛ عمویش دخالت دارد، دایی‌اش دخالت دارد، عمّه‌اش دخالت دارد، خاله‌اش دخالت دارد. نه خیر! ما باید برای این مدرسه امتیاز رسمی بگیریم و مدرسه‌ای داشته باشیم قانونی؛ منتها از جهت علمی در سطح عالی و هم‌زمان با آن، مسائل دینی را به بچّه‌ها یاد بدهیم. دیدیم این حرف بسیار منطقی است. رفتیم دنبال امتیاز گرفتن.

(یادنامه استاد علّامه کرباسچیان، زمینه‌هاى فکرى و تاریخچه‌ی تأسیس مدرسه‌ی علوى)

گام 9. آموزش مستمِرّ نیروی انسانی

همان‌طور که توضیح داده شد، مدرسه باید با مدیر و گروه اصلی آشنا به سبک مدارس اسلامی نوین شروع کند؛ امّا برای تداوم کار خود نیازمند پرورش نیروی انسانی، به‌ویژه معلّمان اصلی است. بدین منظور، لازم است اقدامات ذیل برای آموزش مستمرّ نیروهای اصلی مدرسه انجام شود:

بسته‌های آشنایی با مدارس اسلامی نوین به‌مرور در اختیار مدرسه ی متقاضی قرار بگیرد و به‌طور مداوم، به آن‌ها مراجعه کنند؛

نیروهای جوانِ زیردست گروه اصلی مدرسه، آموزش نظری و عملی ببینند؛

مربّیان باسابقه از نهاد مشورت‌دهنده، به‌صورت مداوم در این مدارس حضور داشته باشند و علاوه بر آموزش، از عملکرد نیروها ارزیابی به عمل بیاورند. این ارتباط به گونه‌ای باشد که نهاد مشورت‌دهنده در حاشیه قرار نگیرد و آفت نسیان و بی‌توجّهی، آن را از صحنه خارج نکند؛

امکان مشورت گرفتن غیرحضوری نیروهای در حال آموزش، از نیروهای نهاد مشورت‌دهنده فراهم شود؛

دقّت داشته باشیم که آموزش‌های مقطعی و تئوریک مانند حضور چندروزه در سمینارهای آموزشی تهران به هیچ عنوان کفایت نمی‌کند؛

بازدید توأم با ظاهربینی و نزدیک‌بینیِ نیروهای تازه‌کارِ مدارس نوپا از مدارس موفّق، نوعی آفت برای آن‌هاست؛

برای نیروها آموزش اعتقادی و اخلاقی نیز در نظر گرفته شود؛

از نظر آقای علّامه، افراد باید نوعی بی‌توجّهی به دنیا پیدا کنند؛

برای تربیت نیرو اتاق فکر تشکیل شود؛

مدیر، توازن بین آموزش‌های مستمرّ معلّمان و توصیه‌های نهاد مشورت‌دهنده را تنظیم کند.

چه کنیم تا معلّمان هم انسان باشند هم باسواد؟ آقایان! روى این مسئله خیلى کار کنید. هر مدرسه باید براى نیروهاى خود وقت آزادى قرار دهد و استادان متخصّصى در زمینه‌هاى علمى و اخلاقى دعوت کند تا در آن وقت‌هاى آزاد، تخصّص و اخلاق معلّمان را ارتقا دهند.

(توصیه‌های استاد، مورد 9)

باید معلّمان در طول تابستان‌ها، از آخرین دست‌آوردهاى آموزشى و تربیتى و فرهنگى آگاه شوند. مناسب است یک ماه براى این کار برنامه‌ریزى شود. البتّه براى استراحت و مسافرت معلّمان نیز باید وقت گذاشت.

(توصیه‌های استاد، مورد 117)

گام 10. ارزیابی عملکرد مدرسه

پس از آن‌که مدرسه شروع به‌کار کرد، یکی از مهم‌ترین اقداماتی که نیاز دارد، خودارزیابی یا ارزیابی مداوم توسّط نهاد مشورت‌دهنده، خانواده‌ها، دانش‌آموزان و فارغ‌التّحصیلان است:

همواره خودش را سخت‌گیرانه و با معیارهای سطح بالا بسنجد؛

این سطح بالا بودن باید با دقّت در نظر گرفته شود که نه آن‌قدر بالا باشد که مدرسه از رسیدن به آن باز بماند و نه آن‌قدر پایین که رشد مدرسه را متوقّف کند؛

استفاده از افراد باسابقه‌ی مدارس اسلامی موفّق در این زمینه بسیار مفید خواهد بود.

یکی از موضوعات بسیار مهمّی که مدیر باید همواره نسبت به آن ارزیابی داشته و مراقب آن باشد، «کیفیّت نیروها و روابط انسانی در مدرسه» است که موجب می‌شود موارد زیر اتّفاق بیفتد:

تقویت اعتماد نیروها به وسیله‌ی مدیر؛

تقویت فضای کار جهادی و دوستانه در مدرسه؛

نگاه نکردن مدرسه صرفاً به‌عنوان یک شغل و درامد مالی؛

تقویت نگاه تربیتی کادر؛

هم‌فکر و هم‌عقیده بودن کادر در مسائل دینی و تربیتی؛

نبودِ باندبازی و رفیق‌بازی در مدرسه؛

قاطعیّت در برخورد با معلّمان متخلّف؛

ارتباط موفّق رودرروی مدیر با افراد؛

اقامه‌ی نماز جماعت به‌عنوان قلب معنوی مدرسه؛

تصمیم‌گیری مبتنی بر اجرای ضوابط؛

ایجاد فضای رفاقت بین معلّمان و دانش‌آموزان؛

ایجاد فضای بانشاط و شاداب در مدرسه؛

جلب اعتماد والدین؛

تقویت روحیّه‌ی کار جمعی؛

تقویت روحیّه‌ی استفاده از تجارب یک‌دیگر و تسهیل ارتباط و میدان دادن برای تجربه‌کردن؛

استقبال از نوآوری نیروها؛

ایجاد فضای علمی و نشاط ورزشی در مدرسه؛

اهمّیّت قائل‌شدن به عزّت نفس مربّیان؛

گم‌نکردن هدف در میانه‌ی راه و بازخوانی نیّت اوّلیّه در مقاطع مختلف؛

نگاه واقع‌بینانه به وضعیّت جاری و آتی مدرسه؛

اهتمام به تشکیل شورا و تصمیم‌گیری بر اساس نظام شورایی؛

ایجاد و حفظ فضای صمیمیّت بین معلّمان و دانش‌آموزان و خانواده‌ها؛

نظارت بر فعّالیّت‌های آموزشی کادر و دانش‌آموزان؛

جلوگیری از ورود به کارهای حاشیه‌ای و بازماندن از کارها و کارکردهای اصلی مدرسه؛

ایجاد فرصت رشد برای نیروهای جوان.

هم‌چنین لازم است مدیر و نهاد مشورت‌دهنده همواره از موانع بیرونی و مالی کار نیز ارزیابی داشته باشند که در ادامه، به برخی از این موانع اشاره می‌شود:

خطر اولویّت دادن به جلب رضایت خانواده‌ها بر حفظ استانداردهای آموزشی مدرسه؛

محظورات بومی و منطقه‌ای؛

اطّلاع از سوابق نزاع‌های بومی در محل و پیش‌بینی نسبت به سرایت‌نکردن آن به محیط مدرسه؛

زمان‌بر بودن ایجاد هم‌راهی بر اساس شناخت و آگاهی از هم‌دیگر؛

انتخاب مدرسه از سوی خانواده‌ها به‌خاطر شناخت از معلّم و نه به‌خاطر مدرسه؛

رقابت شدید مدارس تیزهوشان و نمونه با مدرسه ی نوین دینی در جذب دانش‌آموزان بااستعداد.

گاهى افراد کارى را شروع مى‌کنند و وسط کار، یادشان مى‌رود براى چه هدفى شروع کرده بودند و شیطان مسیر آن‌ها را عوض مى‌کند؛ یعنى مدرسه‌اى که با هدف الاهى و انسان‌سازى شروع شده، پس از مدّتى به سمت مسائل مادّى و اقتصادى کشیده مى‌شود. لذا در کار مدرسه‌دارى، استقامت و پایدارى در هدف لازم است تا انسان هنگام مرگ، از گذشته‌ى خودش پشیمان نباشد.

(وصایای استاد، بخش اوّل، مورد 1)

گام 11. ارتقا

تجربه نشان داده است که اگر مدرسه‌ای بر روال صحیح شکل گرفته باشد، فرهنگ حاکم بر مدرسه و کیفیّت نیروی انسانی آن از وضعیّت مطلوبی برخوردار می‌شود؛ دانش‌آموزان و خانواده‌های خوبی جذب می‌کند و می‌تواند با توجّه به نکات ذیل، به‌خوبی رشد کند و ارتقا یابد:

استفاده از «بسته‌های راهنمای مدارس نوین اسلامی»؛

بهره‌گرفتن از هم‌کاری و تجارب مدارس دیگر در سطوح مختلف؛

داشتن نوآوری و فضایی که نوآوری را ترغیب می‌کند.

تجارب دیگران را در مورد کلاس‌هاى دانش‌افزایی معلّمان به‌دست آورید و بهترینِ آن را عمل کنید. شغل معلّمى یک تخصّص است. فعلاً فرصت تابستان را از دست ندهید؛ ولى براى سال تحصیلى آینده، برنامه‌ریزى کنید. مبادا معلّمین شما در جلسات مشاوره با اولیا دستشان خالى باشد. نوارها و کتاب‌ها و مجلّات تربیتى موجود در مدارس، شما را از بعضى سخنرانى‌ها با عناوین دکتر و مهندس که نظرات شخصـى و سلیقه‌اى خود را علمى جلوه مى‌دهند، بى‌نیاز مى‌کند. بحمداللّه، آرشیو مدارس شما بسیار غنى است؛ امّا از گنجینه‌هاى تجربى یک‌دیگر بى‌خبرید. این گنجینه‌ها را به کمک خود کشف و استخراج کنید و به داد معلّمان خود برسید.

(توصیه‌های استاد، مورد 5)

تجارب مدارس خود را مکتوب کرده، به‌صورت جزوه‌اى عملیّاتى درآورید تا چراغى باشد براى نیروهاى تازه‌وارد و مدارسى که بعداً تأسیس مى‌شوند و دوست دارند شبیه مدرسه‌ى شما اداره شوند.

(توصیه‌های استاد، مورد 7)

گام 12. اصلاح

امّا اگر مدرسه‌ای بر روال نادرست شکل گرفته باشد، باید مرحله به مرحله، تمام اقدامات تأسیس یک مدرسه در مورد آن تحلیل شود و هر کجا نیازمند اصلاح بود، اقدامات لازم انجام شود. در این زمینه، حضور نهاد مشورت‌دهنده اهمّیّت بسیار بیش‌تری دارد؛ چرا که شناسایی مشکل و رفع آن نیازمند تخصّص و چه‌بسا مصلحت‌اندیشی و ریش‌سفیدی است!

آقایان! لازم است در کارهاى مدرسه با یک‌دیگر مشورت کنید و اشکالات یک‌دیگر را بگویید. این کار دستورِ دین است و نباید سرسرى گرفته شود و شوخى‌بردار نیست. هم از گفتن انتقاد خجالت نکشید و هم از شنیدن آن ناراحت نشوید.

(توصیه‌های استاد، مورد 1)

 

[1]. Grounded Theory

[2]. James Collins

[3]. Effect

[4]. Influence

[5]. روشن است که حضور دانش‌آموزان شهرستانی در مدارس تهران به‌صورت شبانه‌روزی یا دایر کردن مدارس شبانه‌روزی در تهران و شهرهای بزرگ مشکلات خاصّ خودش را دارد و در صورتی این پیشنهاد و مورد بعد مفید خواهد بود که این وجه به‌خوبی تدارک شده باشد.

[6]. مانند ایتون کالج ( (Eton College در لندن.

[7]. در مدارس نمونه‌دولتی (و برخی مدارس دیگر) تحت عنوان معاون آموزشی، مشاور پایه، مسئول پایه و معاون پایه نیز شناخته می‌شود. در سطح مدارس برتر دنیا نیز با عناوینی مانند Head of Year، Housemaster، Head of House و Pastoral Leader یا Middle Manager شناخته می‌شود. معلّم‌راهنما عملاً سرپرستی تعداد مشخّصی از دانش‌آموزان یک پایه‌ی تحصیلی (حدوداً 60 نفر) مانند کلاس دهمی‌ها را بر عهده دارد.