مشاورهی مدرسه بیش از صد سال عمر دارد. آن چیزی که ما امروز با نام «مشاوره مدرسه میشناسیم، در اوایل قرن بیستم با عنوان «راهنمایی شغلی» آغاز شد؛ پستی در مدرسه که معاونین و معلمان آن را بر عهده داشتند. در دههی ۱۹۲۰ مشاورهی مدرسه تحت تأثیر نهضتهای بهداشت روان، روان سنجی و مطالعه کودک، از موضوعات اقتصادی به مسائل روان شناختی با تأکید بر سازگاری فردی سوق یافت.
در سال ۲۰۰۱، ASCA تلاشهایی را برای تطبیق تمام تلاشهای صورت گرفته در سال ۱۰۰ سال اخیر شروع کرد. گروهی از نظریهپردازان، شاغلان و دیگر خبرگان مشاورهی مدرسه گردآوری شدند تا حرفهی مشاوره مدرسه در مسیر خود، گامی به پیش بردارد. گروه موافقت کرد که الگویی طراحی شود تا به تمام مشاوران مدرسه کمک کند شرکتکنندگان ارزشمندی در تعیین مأموریت مدرسههای خود باشند. دو سال بعد، در سال ۲۰۰۳، اولین ویرایش «الگوی ملی ASCA» تهیه شد.
این مدل از مشاوران مدارس میخواهد که نگاه متفاوتی به مشاورهی مدرسه داشته باشند. برنامهی مشاورهی مدرسه باید در دیدگاه «جامع»، در طراحی «نتیجهمحور» و ماهیتاً «رشدی» باشد. بدین ترتیب لازم است مشاوران مدارس با دیگر کارکنان مدرسه، والدین، منابع اجتماعی و دانشآموزان همکاری داشته باشند. همچنین لازم است مشاوران مدرسه از دانشآموزانشان حمایت کنند تا اجازه دهند آنها موفق شوند. این حمایت و دیگر کارهای مشاوران مدرسه باید به تغییراتی در فرهنگ مدرسه برای بهینه شدن محیط برای یادگیری بینجامد.
این نوشتار در 5 فصل تنظیم شده است:
فصل اول: مبانی
فصل دوم: نظام خدمات
فصل سوم: نظام مدیریت
فصل چهارم: پاسخگویی
فصل پنجم: خلاصهی وظایف مشاور مدرسه