بعد از موج تربیت رفتارگرایانه و تربیت شناختی، امروز شاهد اوج گرفتن تربیت منش و تربیت صلاحیت‌محور هستیم که در سند منتشر شده توسط یونسکو بدین‌صورت توضیح داده شده است:
ازآنجایی‌که جوامع، در سراسر جهان، برای همگام شدن با پیشرفت فناوری و جهانی شدن، تلاش می‌کنند، با چالش‌های جدید بسیاری روبرو می‌شوند؛ شامل: افزایش پیچیدگی و عدم قطعیت، فردیت بیشتر و تنوع اجتماعی، گسترش یکنواختی اقتصادی و فرهنگی، تخریب عملکرد اکوسیستمی که به آن وابسته هستند و آسیب‌پذیری بیشتر و قرار گرفتن در معرض خطرات طبیعی و تکنولوژیکی. حجم وسیعی از اطلاعات در دسترس آن‌هاست. همه این شرایط، مستلزم اقدام خلاقانه و خود سازمان‌دهی شده است؛ زیرا پیچیدگی موقعیت، از فرآیندهای عادی حل مسئله که کاملاً طبق برنامه پیش می‌رود، پیشی می‌گیرد. مردم باید یاد بگیرند دنیای پیچیده‌ای را که در آن زندگی می‌کنند، درک کنند. آن‌ها باید بتوانند با یکدیگر همکاری کنند، صحبت کنند و برای تغییرات مثبت اقدام نمایند. ما می‌توانیم این افراد را «شهروندان پایداری» بنامیم.
توافق کلی وجود دارد که «شهروندان پایداری»، باید صلاحیت‌های کلیدی خاصی داشته باشند که به آن‌ها اجازه می‌دهد به‌طور سازنده و مسئولانه با دنیای امروز درگیر شوند. صلاحیت‌ها، ویژگی‌های خاصی را که افراد برای اقدام و خودسازمان‌دهی در زمینه‌ها و موقعیت‌های پیچیده‌ی مختلف نیاز دارند، توصیف می‌کنند. آن‌ها شامل عناصر شناختی، عاطفی، ارادی و انگیزشی هستند؛ تعاملی از دانش، ظرفیت‌ها و مهارت‌ها، انگیزه‌ها و تمایلات عاطفی. صلاحیت‌ها، قابل‌آموزش نیستند، بلکه باید توسط خود فراگیران ایجاد شوند و رشد یابند. آن‌ها در حین عمل، بر اساس تجربه و تأمل به دست می‌آیند. صلاحیت‌های کلیدی، نشان‌دهنده‌ی صلاحیت‌های هماهنگی هستند که برای همه یادگیرندگان، در تمام سنین، در سراسر جهان، ضروری است (و در سطوح مختلف متناسب با سن، ایجاد شده و رشد می‌یابد). صلاحیت‌های کلیدی را می‌توان به‌صورت عرضی، چندمنظوره و مستقل از زمینه، درک کرد. آن‌ها، جایگزین صلاحیت‌های خاص لازم برای اقدام موفق در موقعیت‌ها و زمینه‌های خاص نمی‌شوند، بلکه آن‌ها را در بر می‌گیرند و به‌طور گسترده‌تری متمرکز هستند.

 

«دریافت فایل»