در فرهنگ اصیل ما، وظیفهی مهمّ تربیت نسل بر عهدهی خانواده بوده است و همواره پدران و مادران متعهّد از خداوند میخواستهاند که در تربیت نسلی سالم و متدیّن و بااخلاق، مددکارشان باشد.
وقتی مدرسه به عنوان یکپدیدهی جدید وارداتی به فرهنگ ما پا گذاشت، کارکرد خانواده در جامعهی سنّتی ما برای تربیت نسل دچار اختلال شد و در اینچالش اجتماعی و فرهنگی، رویکردهای متفاوتی در مواجهه با اینپدیدهی نوین شکل گرفت: گروهی به مخالفت با آن برخاستند و چنین تشخیص دادند که ایننهاد نوظهور، دنیای پُرزَرق آبادی را به نسل جدید نشان میدهد؛ امّا گوهر ایمان را از کف آنان خواهد ربود. عدّهای آن را بهعنوان واقعیّتی از دنیای نو پذیرفتند و تسلیم تأثیرات و پیامدهای آن شدند. جمعی نیز در تلاش برای تطبیقدادن اینپدیده با فرهنگ بومی، تلاشی ناموفّق داشتند و چون نتوانستند مدرسه را دلنشینِ فرهنگ دینی مردم کنند، گاهگاهی... خاکستر آتش تحریک عواطف دینیِ آنان، دامنشان را آلود.
در اینمیان، روشنبینانِ اهل عملی نیز بودند که در عین برخورد ایجابی با پدیدهی مدرسه، با ورود به اینحوزهی جدید و شناسایی فرایندهای آن، تلاش کردند که آرمانهای بلند دینی خود را به استانداردهای ملموس اداره و راهبری مدرسه ترجمه کنند و در اینمسیر، بر مرزداری و مرزبانی از حدود دین و شرع پای فشردند؛ چنانکه باعث جلب اعتماد و مشارکت مروّجان دین و دینداران شدند.
در اینرویکرد جدید، دانشآموختهی مدرسه، فرنگیمآب نمیشد تا برای بازگرداندنش به فرهنگ اصیل، به متقاعدکردناش و نشان دادن محاسن فرهنگ خویش نیاز باشد؛ بلکه محصول طبیعی یکنظام پیچیدهی تربیتی و فرهنگی بود که در عین یادگیری علوم جدید و کسب موفّقیّتهای تحصیلی، متدیّن بار آمده بود. چنین شد که مدارس نوین اسلامی در تربیت نسلی سالم و متدیّن و متخلّق، برای رسیدن به هماناهدف بلند دینی، از ابزارهایی بهره بردند که تمدّن جدید در اختیارشان گذاشته بود.
مرحوم استاد حاج شیخ علیاصغر کرباسچیان ـکه پیشتر به «علّامه» شهرت یافته بودـ از رادمردان بزرگی است که در میدان مدرسهداری، مبانی تربیت دینی و اخلاقی را بهصورت عملی و کاربردی پیاده کرد و با تأسیس و ادارهی مدرسهی «علوی» از سال 1335 ش، یکی از الگوهای مدرسهداری دینی را تحقّق بخشید.
اینالگوی مدرسهداری ـکه اینک قریب به ششدهه تجربهی زنده و رشدیابنده را پشتوانهی خود داردـ برای امروز ما و فردای فرزندانمان، سرمایهای بیمثال فراهم آورده است.
نگاشتن تجربههایی که سینه به سینه منتقل و در هرمرحله از انتقال، به نیّتهای صادق و در دلهای پاک، شستوشو شده است، به یافتن دانش زلالی از مدرسهداری منجر میگردد که برای همهی کسانی که دل در گروِ تربیت نسلی متعهّد و مسؤول دارند، توشهی راه میتواند بود.
مؤسّسهی مطالعات تعالی نسل (متن) ـبا شناخت از عظمت باری که بر دوش گرفته استـ به اجرایی ساختن اینمهم همّت گماشته است تا با کمک و همراهی پیشکسوتان، استادان و مدیران اینمدارس، تجارب گذشتهی آنان را مکتوب و مستند و قابل عرضه سازد.
اینتجربیّات صرفاً نسخههایی قابل توصیه برای اجرا در هر زمان و مکانی نیستند؛ بلکه گوهرهای درخشانیاند که راهِ پاخورده و طیشده را روشن میکنند و قطعاً با نقد و نظر خِبرگان و آگاهان، به گونهی سُفتهتر و درخشندهتری، برای روشنکردن مسیر آیندهی تعلیم و تربیت به کار خواهند آمد.